خانما تجربه از شیر گرفتن بچهاتونو بهم میگین

دو سالگی خودش دیگه نخورد

یاد خاهر زادم افتادم از هر روشی امتحان کردیم جواب نداد سینه میخواس همش سنشم کم نبود خاهرم مجبور شد پشم سیاه گوسفند میزاش تو سوتینش وقتی میدید چندشش میشد نمیخورد 

به معنای واقعی دهنم سرویس شد..

به تدریجی شروع کردم ناموفق بود و بدتر لج میکرد و اصلا خوب نبود..به روش مادربزرگا یهو‌گرفتم خیلی بهتر بود 

سر سینم لاک تلخ زدم و دیگ نیومد..توخواب شبا گریه میکرد سوار ماشین میکردیم میچرخوندیم.بستگی ب بچت داره ک صبوره یا ن

سینه خودمو نمی‌خورن جفتشون

شیشه میخورن که اونم مورد ندارع تا هر موقع دوست داشتن بخورن شیر گاو میدم بهشون

بچه من شیر هشک میخوره

خیلی نگرانشم رقلاکس دارع ۴ماهشه وزنش ۵کیلوعه وزن تولدشم ۲و۴۰۰ بود

هرجا میریم میگم وای عروسک چقد ریزه چقد فلانه 

اونا با ذوق میگن ولی من دق میکنم نکنه بزدگ نشه

خیلی نگرانشم

دکارم بردم میگه مشکل نداره

اما اخه اشتهاش بخاطر رفلاکس کمه دارو هم دادم درست نشد دکتر اخری گفت با دارو بچه رو زجر نده خودش خوب میشه

هنوز لباسای کوچیکیاش بعصیا تنش میشن 

منم هربار گریه که چرا کوچیک مونده

ینی مشکل داره؟؟

بعد ۱۵سال بچه دار شدم چش بازارو دراوردم 

کارم فقط گریه کسی مثل من بودا؟؟الان بچش بزدگ شده؟؟

دو سالگی

یکی رو یدفعه گرفتم

یکی رو تدریجی

بستگی ب روحیه بچه داره

یدفعه راحتتر بود.رفتیم مسافرت  ی هفته

اونجا دیگه انقدر سرگرمی و تفریح داشت ک شبها خسته میشد زود میخابید و کمتر بهونه میگرفت ...بعد ی هعته هم برگشتیم چسب زدم گفتم زخم شده و تموم...

ولی یکی رو تدریجی گرفتم

اول شیر رو کم کردم.بعد روز رو و بعد شب رو قطع کردم

تا میتونی ببر بیرون .خوراکی وغذاهای مورد علاقشو بگیر.

خسته بشه موقع خواب بهونه کمتر بگیره.

من پارک و بیرون هر روز میبردم.

اگر شیشه خور باشه کارت راحتتره

نه همون موقع اسباب کشی داشتیم سرگرم بود یادش نبود اصلا شیر بخواد، بخاطر تو دست و پام نباشه هم خوراکی های مختلف میدادم بره سرگرم بشه، سیر بود کلا

البته دو سه بار به فاصله یکی دوهفته یا بیشتر، اومد سمتم منم جلوشو نگرفتم یه ذره خورد انگار بدش اومد سریع ولش کرد

هجده ماهگی از شیر گرفتم

دکترش گفت 14 ماهگی میتونی بگیری، شروع کردم خیلی خوب مخصوصاً در طول روز همش با بازی و خوراکی سرگرمش میکردم که شیر نخواد، ولی بخاطر سرماخوردگیش به تاخیر افتاد 

18 ماهگی روزا یکم سخت سرش گرم میشد، بعضی اوقات مجبور میشدم چسب زخم بزنم

کلا سه شب ازش گرفتم چسب زخم زدم گفتم بو شده 

نه عزیزم دکتر بردی نگران نباش

بخاطر رفلاکسه

غذای کمکی شروع کنی کم کم وزن میگیره.من از پنج ماهگی لعاب  برنج  رو سروع کردم

پسرمنم رفلاکس داست با سروع غذای کمکی خیلی بهتر سد

اینکه میگی الان پنج کیلو شده یعنی وزن اضافه کرده و مشکلی نداره

بخدا نوزادای یه ماهه از این بزرگترن 

نه خواب داره نه خوراک خیلی بازیگوش هست 

وزنم کم میگیره 

میگم نکنه مشکل داره

الان قلت میزنه ده ده اینا میگه 

قهقه میزنه  باباشو میشناسه

مقایسش میکنم میبینم انگتر عادی نیست😭😭

ریزم که هست بدتر😭

من که پیر شدم سر این رفلاکس کوفتی

ولی خب دلگرم شدم اینجا دیدم بچه های ریز هستن 

تو خیابون که همه بچه ها کله شون اندازه ی کلخ ی خودمه والا

بیرون رفتن کوفتم شده از بس مقایسه میکنم

ولی خب دکتر میگه طببعیه

شماهم نگران نباش انگار پس عادیه