2777
2789
عنوان

زندگی بی درو پیکر من

207 بازدید | 12 پست

شوهرم قرار بود ضامن بابام بشه برای یه وام 

بهش فیش کسر از حقوق دادن بابام برد بانک 

بانک قبول نکرد گفت باید ببره امور مالی ناجا اونجا هم تایید کنن امروز شوهرم میخواست بیاد ببره بهش مرخصی ندادن بابام انقد غر میزد و انقد عجله کرد منم خودم رفتم ناجا که فیشو بگیرم وقتی به شوهرم گفتم که رفتم کلی حرف بارم کرد بی حیا شدی بی بند و بار شدی همه جا میری و .. میدونستم اینارو میشنوم ولی دیگه توان جواب پس دادن به خونوادمو نداشتم شوهرم انتخاب لعنتی خودم بوده کوچکترین اشتباهش به چشم میاد طوری که انگار قتل کرده باشه 

یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون در گیر دردهای بدنی یا ناهنجاری هستید تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

از طرفیم شوهرم وام ازدواج گرفت باهاش یه ماشین خرید ۷۰ ملیونش ته حساب موند ما عروسی که گرفتیم ۷۰ تومن ضرر کردیم از خواهرش قرض کرده بود کارتو داد دست خواهرش بهش گفت ۷۰ تومنو انتقال بده برا خودت 

حالا پدر شوهر بی وجدان بی همه چیزم رفته از بانک به صورت غیر قانونی یه کارت گرفته یه اسم شوهرم کارتی هم که شوهرم داشته مسدود کرده و رفته ۳۰ تومن از ۷۰ تومن برداشت کرده

چه خانواده متوقعی

من بودم کلا وامو کنسل میکردم

مگه وظیفه بوده

بهترین اتفاق زندگیم سال 1402 اتفاق افتاد ولی سال 1402 بدترین سال زندگیم بود ،درواقع بهترین اتفاق زندگیم در بدترین سال عمرم اتفاق افتاد و در واقع حتی بهترین اتفاق هم نتونست بدترین سال رو به بهترین سال یا حتی یه سال معمولی تبدیل کنه/ من ناراحت نیستم، نمیخوام هم برگردم به اون روزا، متنفر هم نیستم، فقط حسرت میخورم کسی هست بفهمه چی میگم؟/خاطرات عجیبند. 

کاش،قبل رفتن بهش میگفتی مشکل مااینه زیادی برای خانواده خودمون از،خود گذشتگی میکنیم حداقل ی روزبابات ...

شوهرم خودش اومد بی فکر حرف اضافه زد گفت میشم ضامن بعد واسه هر کپی ای واسه هر امضای انقدددددددددد غر میزنه سر من 

حالا مگه چه جای افتضاحی رفتی که همچین حرف‌های زشتی رو بهت بزنه نمیتونم بهش حق بدم

شما حق داری ناراحت بشی ازش 

حتی اگه انتخاب خودت بوده هم بازم حق داری 

اعتقادات من خلاف چیزیه که فکر می‌کنی اکثر جامعه قبولش دارن اینکه تو این جامعه زندگی می‌کنم به این معنا نیست که تفکرات غالب بهش تفکرات منم باشه _________ درخواست دوستی نمیپذیرم
چه خانواده متوقعیمن بودم کلا وامو کنسل میکردممگه وظیفه بوده

بابامم ضامن شوهرم شد برای وام ازدواجش 

قرار بود عموش ضامن بشه گفته بود ۱۰۰ ملیون میگیرم برای ضمانت!!!! خونواده شوهرم خیلی بی درو پیکرن 

شوهرم خودش اومد بی فکر حرف اضافه زد گفت میشم ضامن بعد واسه هر کپی ای واسه هر امضای انقدددددددددد غر ...

شوهر منم همینه هیچ وقت روش نمیشه حساب کرد به هر کس قول بده تن و بدن من میلرزه

هر وقت تو سایت اسممو دیدی جان من ی صلوات 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
توسط   mnbvgy  |  21 ساعت پیش