با چاقو تهدید کردم که دست به من بزنی میزنم با چاقو یهو دیدم با دستاش سینشو زخمی کردبا ناخناش از گلوش تاسینش خط کشید من ترسیدم رفت به خونش من یه گوشه نشسته بودم ساکت شوهرم آیفونو میزداز ترسم نمیتونستم پاشم خودش باز کرد رسید من فشارم افتاده بود برد دکتر خلاصه اگه تاپیک قبلیمو بخونید میفهمید مادرشوهرم چیه
اینم بگم من تشنج دارم بعد برگشتنی تو ماشین ماجرارو تعریف کردم که من داشتم قلیان میکشیدم پنجره باز بود بهم فش داد مادرت منم بهش گفتم به تو ربطی نداره بعددد