2777
2789
عنوان

من سلطاان سوتی ام یه سوتی بدییی تو سوپر مارکت دادم بیاید براتون بگم

| مشاهده متن کامل بحث + 235168 بازدید | 1259 پست

چندسال پیش محله ما یه بنده خدایی جنساشو لوازم خونه بود با وانت هر هفته میومذ و ما خرید می کردیم گوشتکوبم شکسته بود می خواستم بخرم بعد من اون روز دیر رسیدم به وانت این داشت می رفت خودمو رسوندم کنار شیشه ماشینش گفتم‌ گوشتکوب دارین گفت چی؟؟؟؟ منم با دستام ادای گوشتکوب رو دراوردم  دیدم به جور نگاه کردو یک لبخند ملیحی رو لبش اومد گفت نه گازشو گرفت رفت تازه دوهزاریم جا افتاد از خجالت آب شدم آخه زن حسابی گوشتکوب می خواستی چکار 😅🥴

وای خدا سوتی امروز منو نمی‌گی تو گروه پسرا اشتباهی عکس چند نمونه واژن قبل لابیا پلاستی فرستادم میخوا ...

 دیوونه !!!!! این دیگه خیلی بد بوده باید کتک بخوری . 

نفر سوم یه خلوت دونفره نباشیم . حتی اگر در این خلوت دونفر دارن بدگویی ما میکنن .                

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

دیروز توفروشگاه داشتم ب شوهرم تنه میزدم ومیگفتم این چطوره ؟چندبار تنه زدم وچسبیده بودم بهش

یهو برگشتم دیدم یه مرده با زنش وایساده دوتاشون داشتن نگام میکردن باتعجب نگو دارم ب شوهرطرف تنه میزنم😬

یبارم شوهرم پارک کرده بودکنارخیابون منتظرتامن برم منو هولی رفتم توماشین گفتم برو یهو برگشتم دیدم ماشینو اشتباه سوارشدم😬

وکلی سوتیه خفن ک گفتنش یه دفتر۱۰۰برگ میخواد😮‍💨

یه بار رفتم سوپر مارکتی میخواستم قیمه بزارم لپه نداشتم رفتم گفتم قیمه می‌خوام گفت قیمه چیه ما نداریم که از من اصرار از اون انکار بعد لپه رو دیدم گفتم اوناهاشا کیلو چنده گفت اهااا بدبخ یجوری هنگید بعد گفت لپه میخوای دیگ اره گفتم آره مگه من چی میگفتم گفتم لپه می‌خوام 😂😂😂بدشم حواسم نبود که میگفتم قیمه بده 

من یبار داروخونه متصدی به یه زنه که جلوتر از من بود گفت کارتتو بده زنه بیچاره کارت ملیشو داد بعد متصدی گفت نه کارت بانکی و ی لبخند زد دیگه من شروع کردم خندیدن به اون زنه خودم رفتم جلو خواستم بگم پد ارایش پاکن گفتم پل الایشن داک پن 

قیافه متصدی یه جوری بود انگار تو دلش گفت روت سیاه تا تو باشی ب کسی بخندی

پسرمو بردم سنجش ی خانم هم بود که اونم با پسرش اومده بود

حالا این خانم هی دست پسرمو گرفته بود می‌گفت بیا بریم اسم پسرشم می‌گفت به پسرم😆🤣

منم هی میگفتم این بچه منه🙁🤣

بشه منه😞🥺

نبر بچه منه☹️

بچه تو اون یکیه🤣🤣🤣 حالا مگه میفهمید انگار تو هپروت بود 

بعد بقیه هم گفتن فهمید و 

دیگه بچه منو نبرد🥺😂

اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد وَ عَجِّل فَرَجَهُم

اسی چند روز پیش من رفتم بخاطر بچم بهداشت محلمون خانومه پرسید نمک چی استفاده می‌کنید (نمک به ترکی میشه دوز)منم فک کردم داره نحوه پیشگیری رو میپرسه آخه چه بدونم اینا منظورشون یهویی به نمک باشه با اعتماد به نفس گفتم طبیعی 😙😙گفت یعنی چی  گفتم وااا خب میگی چه دُزدارویی استفاده‌  میکنی منم میگم طبیعی پیشگیری میکنیم😂😂😂😂پوشیده بودن ارخنده کثافتا😃😃

یکبار دیگه ام دخترم کوچیک بود همش می گفت چیسپ نی خوام چیسپ می خوام منم رفتم بک مغازه یک بسته چیپس بر ...


وای منم اینشکلی شدم بچه هام به بستنی گیفی میگن بستنی نون دار. به سنتی میگن قاشق بستنی اونروز رفتم از کافه بستنی بستنی بخرم براشون گفتم آقا قاشق بستنی میخوام حالا پسره هنگ کرده خانم قاشق بستنی چیه منم هی توضیح میدم بابا تو ظرفه با قاشق میخورن دیدم داره مثل خنگا نگام میکنه فهمیدم چه گافی دادم با خجالت گفتم شرمنده بستنی سنتی میگم 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792