سلام.غروب خونه مادر شوهرم بودیم.خواهرشوهرم کارت تولدهای دخترشو تازه گرفته بود آورد همونجا شروع کرد به نوشتن به بچه های برادر شوهرم و بچه های خواهرای خودش که اتفاقا همگی اونجا بودن کارت داد حتی واسه اونای که نبودنم نوشت گذاشت کنار اما به من و دخترم که کنارشون بودیم نداد بقیه رو گذاشت تو کیفش گفت میدم ببره واسه دوستای مدرسه اش.خیلی ناراحت شدم.پارسال یهوی واس دخترش تولد گرفت همه اومدن بدون کادو فقط من و بچه ام کادو بردیم.نمیدونم چرا اینجوری کرد.تازه دخترعموشون هستم.
موی فر داری شما و دلربایی میکنی دلبر مو فرفری در دل خدایی میکنی
عروسی پسر عموم بود یه هفته قبلش من و خواهر ومادرم رفتیم که یه کمکی به زن عموم کنیم ! عصر رفتیم خونه خودمون یه دوشی بگیریم ، دومادمون و بابام هم موندن اونجا داشتن نامه ها رو مینوشتن ... شب که اومدن مامانم پرسید ببینم نامشون چه شکلیه ؟ بابام هم گفت بهم نامه ندادن ! ما هم شب حنابندان نرفتیم و عموم آخر شبش با تشر زنگ زد که چرا تو که عموی بزرگ داماد بودی نیومدی ؟ بابام هم در جوابش گفت مگه دعوتم کردید ، فرداش عموم با دوتا نامه یکی برا ما یکی خواهرم اینا اومد وعذر خواهی هم کرد ... این رو گفتم که بدونی نباید اهمیتی به کارش بدی ، بعدا اگه ازت دلخور بود در جوابش بگو که به خاطر اینکه دعوتت نکرد نرفتی .
چه ضایعی گلم ، شما میگی پارسال فقط شما بهش کادو دادی ، اون با این کارش ( اگه از قصد بوده باشه ) فقط به خودش بی احترامی کرده ولا غیر . اصلاذناراحت هم نباش که تو روحیه دختر کوچولوت تاثیر بزاره