نمیدونم خودم رو جای کی بزارم
بنظرم بزرگترین گناهکاران جامعه و اطرافیان بودن
یک زوج جوان که درگیر مغزهای پوسیده شدن
دختری که تو سن کم محکوم به ازدواج شد مورد خشونت خانوادگی قرار میگرفت خانواده ای که به حرفهای دختر برای طلاق و یا حداقل کمتر شدن مشکلات توجه ای نمیکردن
مردی که قربانی افکار پوسیده و سنتی شده بود زنش تمام پس انداز و طلاها رو برداشت و فرار کرد رفت ترکیه اونم حرفهای نیشدار اطرافیان اونم وقتی عرب بودن مهر بی غیرتی به پیشونی مردی لجباز و نابالغ و تحت تاثیر جو بسته اطراف خورد با بچه ی ۳ سالش و پیچیدن خبر اینکه زنش با مردی فرار کرده و رابطه داره
برگردوندن مونا و باز حرفهای چرت مردم که باعث یک اتفاق فجیع شد قتل ناموسی ...
اون فامیل چطور بدون عذاب وجدان زندگی میکنن؟ لابد فکر میکنن شوهر مونا کار درستی کرد😔