من پریشب عروسیم بود .
دیروز صبح هم پاتختی . بعد از اینکه مهمونا صبحانه ی پاتختی رو خوردن و رفتن مادرم موند که کمک کنه . من ظرفارو ریختم تو ماشین و کار خاصی نداشت فقط چند تا ظرف بود که میخواستم سری دوم بزارم تو ماشین و یه جارو برقی نیاز داشت تو حال .
قرار بود ناهار بریم خونه پدر شوهرم اونجا شام عروسی اضاف مونده بود بخوریم همه بودن .
خلاصه من به مادرم گفتم مامان تو برو من میخوام ناهار برم بیرون کار خاصی نمونده اینارو اومدم انجام میدم اونم اصرار که کلید خونه رو بده به من من خودم کارارو میکنم بعد درو قفل میکنم میرم . منم هی گفتم نه نمیخواد و....
بعد خلاصه چون خیلی اصرار کرد کلیدو دادم . حالا رفتم برای ناهار و اومدم خونه دیشب مادرم اومده زنگ زده که کلید واسه من باشه تو برو واسه خودت یه کلید دیگه بزن . چون خونتون ایفون نداره شماهم تلفنتونو جواب نمیدید من سختمه . ( چندین بار قبل عروسی بهم گفته بود کلید بده من هم گفتم نه ) و الان با این فن از من کلید رو گرفت . و هم من هم شوهرم مخالف شدید هستبم چون بخاطر دخالت ها زودتر خونه ساختیم و الان باز دارن از یه راهی نفوذ میکنن .
و اینکه من برای پاتختی هدیه اینا گرفته بودم گزاشته بودم تو کابینت .
از طرفی هدیه های عروسی که شوهرم گرفته بود و چند تا شاباش توی کشوی اتاق خواب زیر لباس قایم کرده بود . که شوهرم مثل اینکه از قصد اون هدیه هارو از زیر لباسا به روی لباسا منتقل کرده تا مادرمو امتحان کنه( وقتی میخواستم کلید رو بدم قبلش از شوهرم مشورت گرفتم) بعد مادرم رفته اون پول پاتختی رو از کابینت درآورده گذاشته تو کشو بعد مثل اینکه پولی که از قبل برای هدیه عروسی بوده رو هم رفته شمرده . چون بهم گفت اون سکه و پاکتایی کع تو کشو اتاق خوبت بود رو کی داده؟؟ بعد اومده میگه با اونا رو برای خودت طلا بخر و... یا چمیدونم دکوری و ... یعنی اینکه کلید گرفته خونه رو هم میگرده و امار همه چیو داره من با چه فنی ازش بگیرم؟؟