2777
2789

سلام دوستان تورو خدا راهنماییم کنید۳۳ سالمه مجردم کار خودمو دارم خرجمو درمیارم حتی هزار تومن از خونوادم نمیگیرم  خرج خوردو خوراکو صفر تا صد زندگیمو میدم.
برادرم ک ازدواج کرده با زنش اومدن خونمون سر یه چیز الکی شروع کرد به دعوا با من جلو پدر و مادرمو و زنش، گفت من تو رو به ت.مم حساب نمیکنم ترشیده کوتوله هر چی از دهنش دراومد گفت
گفت انقد پای سیستم نشستی کار کردی چشات کور شده زشتی، ازت متنفرم
بخدا همه تو دوستُ آشنا میگن ظاهرم خوبه خودمم خودمو دوست دارم ولی فقط میزنن تو سرم جلو همه تحقیرم میکنن ، فقط اشکام میریخت بخدا از دیوار صدا درمیاد از من درنمیاد
اینبار انقد ناراحت شدم جوابشو دادم بعد کتکم زد.پدر مادرمم فقط گرفتنش، با من دعوا میکنن ک چرا فلان حرفو به براادرت میزنی  بعد گفت از این خونه گورتو گم کن ما نمیخوایم باشی پدر مادرت دیگه نمیخوانت
مادرمم گفت برو بهم😭
بار اولشون نیست خیلی کتک خوردم ازشون فحش شنیدم مادر پدرمم منو نمی‌خوان گفتن میخوای بری برو از این خونه.لباسامو جمع کردم ولی جایی نداشتم برم
هیچکسو ندارم نمیدونم باید چیکار کنم هزینه خونه مستقل ندارم
تورو خدا راهنماییم کنید دارم دق میکنم فقط دارم اشک میریزم

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

عزیزم چقد ناراحت شدم همچین برادریو خدا باید بزاره تو کاسش.خودت شاغلی؟

ولی من هروقت بریدم وخسته شدم وفکرکردم ک دیگه نمیتونم ادامه بدم،همین ی جمله اش منو نگه داشت تو در پناه خدایی و خدا هرگز دیر نمیکند.....

اوه

عجب برادر فاقد شعوری 


اولا دمت گرمممم که مستقلی و دستت تو جیب خودته♥♥♥

انگاری چشم نداره مستقل پول دراوردنت و ببینه....

اگه شرایط ادامه تحصیل داشته باشی خوبه

برای دانشگاه و خوابگاه بمونی

کلا اهمیت نده به حرفاش 

انگاری زن ستیزه برادرت

و قسم به امیدی که می روید از جای بریدگی زخم در تن💛🌱

میخوان خونه رو بفروشن از خوزستان برن اصفهان ، با اینکه مخالف بودم از ترس دعوا گفتم باشه من موافقم، هی پیچید به پرو پام تو انگار مخالفی ، بعد گفتم خب آره ولی وقتی مامان بابا میخوان برن من میزارم به انتخاب اونا

بخدا قسم همینو گفتم فقط، بعد مادرم گفت ما میخوایم بریم خودمون تصمیم میگیریم منم گفتم باشه منم چیزی نگفتم گفتم بریم یهو برادرم این حرفا رو زد

بخدا جای کتکایی ک بهم زده درد میکنه الان ۲ ساعته دارم اشک میریزم 

دلیلش؟چقور بیشعور و گاوه و حیوونه داداشت

میخوان خونه رو بفروشن از خوزستان برن اصفهان ، با اینکه مخالف بودم از ترس دعوا گفتم باشه من موافقم، هی پیچید به پرو پام تو انگار مخالفی ، بعد گفتم خب آره ولی وقتی مامان بابا میخوان برن من میزارم به انتخاب اونا

بخدا قسم همینو گفتم فقط، بعد مادرم گفت ما میخوایم بریم خودمون تصمیم میگیریم منم گفتم باشه منم چیزی نگفتم گفتم بریم یهو برادرم این حرفا رو زد

بخدا جای کتکایی ک بهم زده درد میکنه الان ۲ ساعته دارم اشک میریزم 

میخوان خونه رو بفروشن از خوزستان برن اصفهان ، با اینکه مخالف بودم از ترس دعوا گفتم باشه من موافقم، ه ...

وایییی بگو اخه تورو سننه پسره ی کمتر از گاو

خجالتم نمیکشه همچین غلطی میکنه جلو زنش کاش خودشم جلوی فامیلای زنش خار و خفیف شه بدبخت غلط میکنه دست رو زن اونم خاهرششش بلند میکنه بی غیرت

حرصم گرفته

عزیزم شغلت چیه جقوقت چقدره

من اتاق عمل خوندم یکسال بیمارستان کار کردم، چون شغلمو دوست نداشتم رفتم دنبال انیمیشن الان فریلنسرم درآمدم متفاوته یه ماه ۹یه ماه ۲۰ یه ماه ۱۷ بعضی وقتا کمتر و بیشتر.ولی دارم پیشرفت میکنم میدونم تا چند ماه دیگه درآمدم بهتر میشه  

بایدجواب برادرشو پدرمادرش میداد که جرئت نکنه توخونه اونا خط و نشون بکشه

واقن نباید انقد قلب اسی رو میشکوندن

ولی من هروقت بریدم وخسته شدم وفکرکردم ک دیگه نمیتونم ادامه بدم،همین ی جمله اش منو نگه داشت تو در پناه خدایی و خدا هرگز دیر نمیکند.....
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792