پسرم با دختراش گاهی روی پله ها بازی میکنن قشنگ جا باز میکند تو راه پله اسباب بازی میبرند منم دمودق هواشونو دارم نقاشی میکشند یعنی بخدا وقتی میرند بازی تا شب هم بزاری قشنگ باهم بازی میکنن و مثل بعضی از بچه ها نیستند ک دعوا کنند ....بعد زن همسایه بخدا انقد منو و بچه امو زجر میده نمیزاره دختراش بیان بازی هی زنگ میزنم بهونه میاره یا یک رب پنج بود زنگش زدم نمیذاشت میگفت تا پنج نشه نمیزارم بیان پسرم ظهرا از ذوق اینا نمیخوابه بره باهاشون بازی کنه و این زن نمیزاره انقد بهونه های مسخره میاره یباررمیگه گرم یباررمیگه سرده یبار میگه تازه لباسشونو عوض کردم یبار میگه حموم کردن یبار میگه نه امروز نمیزارم بیان بیرون بخدا انقذ نفرت انگیزه رفتاراش دختراش یکیش سوم یکیش اول پسر منم کلاس اول