چهارتا پسر ۱۷ ۱۸ ساله بااکید و بنزین دارن نقشه میکشن بلند بند فحش میدن حرف میزنن
نمیدونم چیشده ولی اکید داشتنو از موتورشون بنزین برداشتن
بعدم گفتن بریم سرخیابون فلان
همین سر خیابونمون
بعدم فهمیدم اونیکیا ۲۰ سال ازشون بزرگترن
یه حسی میگه زنگ بزنم بگم براشون دردسر نشه از طرفی کله خرابن واسه من داستان میشه