ظهری رفته بودم دکتر
چشمتون روز بد نبینه
شوهرم چشمش افتاده بود ب دستیار دکتره
نمیدونین چقد منو تحقیر کرد
انقد از من بد گفت
و از خودش تعریف تعریف تعریف
کاش تعریفی بود دلم نمیسوخت
خیلی لجمو در اورد تازه بعدم ک بهش میگم قبول دار نمیشه
حالم ازش بهم خورد مردم انقد هول
کاش زنه قشنگ بود حداقل
ی کلمه حرف میزد نگاه میکرد ببینه واکنش زنه چیه بازم دور برمیداشت
دلم داره از غصه میترکه
هرکی شوهرم سر ب زیر داری تو بنده برگزیده خدا هستی