من یه روز رفتم بانک ، کارمندش از روی فرم شماره منو برداشته بود داد مادرش با من تماس بگیره برای خواستگاری. منم اون روز با مانتو کوتاه ک ارایش ملایم بودم
با مادرم صحبت کرد قرار شد اخر هفته یه قرار بیرون بذاریم صحبت کنیم. هر چقدر منتظر موندم خودش حداقل پیام بده یه کم تا روز خواستگاری صحبت کنیم که یخ هامون باز شه دیدم خبری نشد !! فک کنم چون مذهبی بود از نظرش کار درستی نبود
بعد ک رفتیم سر قرار ، من یه لاک صورتی ملایم زده بودم مثلا خیر سرم خواستم خوشگل کنم 🤣🤣برگشت بهم چراا لاک زدی نکنه نماز نمیخونی؟ من روزی ک دیدمت لاک نداشتی انقد خورد توو ذوقم دیگ حرفام یادم رفت
مادرش بهش گفته این دختره مثل ما نیس حجابش پسره گفته اشکال نداره درستش میکنم😐