خانواده شوهرم خیلی گوه هسن هر وقت ک با ادم میحرفن فقد ب دلیل دخالت و دو بهم زنیشونع عید رفتم خونه ننش تیکه تیکه همش میپروندن منم دگ نرفتم خونشون الان هر جمعه میزنگن بیاین خونمون منم نمیرم شوهرم قهر میکنه باهام .یا هم میگن گوشی بده زنت فقد میخان بدونن کجاییم چکمون کنن .باباش دورو پیش پشت تلفن میگفت چ خبر ا نوه م گفتم میبرمش پارک با بچه ها دعوا میکنه فقد .الان دیروز شوهرم اومده خونه همش ب من میگه تو بچه داری بلد نیستی تو با بچه لج میکنی توگولش نمیزنی بچتو همش حرفای جدید ک فهمیذم باباش بم گفته.ینی هر یه کلمه ای ک باشون بحرفم هزارتا داستان و صفحه پشتش میسازن .بعدمیگن چرا با خانواده شوهر خوش و بشت نیس اح
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.