من نمیدونم در این مورد چیزی بگم
اما تجربه من برای وقتایی که ناراحتم و دام نمیخواد با کسی درد و دل کنم و یا صلاح نمیدونم چون وقتی بقیه مشکلاتتو میفهمن عملا یه مشکل به بقیه مشکلات قبلیت اضافه میشه من تو این مواقع مینویسم یه دفتر دارم مینویسم اولاش فقط مینوشتم نمیدونم خسته ام اما کم کم نوشتن درد و دلام تو دستم اومد انگار یه جوری تخلیه میشی نفس عمیق بکش تا استرس ازت دور بشه به خدا پناه ببر نماز بخون از سر اجبار نه از سر لذت بنظرم اگه سعی کنیم هممون با خدا اشتی کنیم انچنان آرامشی بهمون میده که حد نداره برای من نوشتن یه جور قرص اعصاب میمونه مثلا امروز میخوام تمام ناراحتیام از اطرافیانم بنویسم بعد اون برگه بسوزونم و از ته قلب ببخشمشون بخاطر آرامش خودم ببین منم همیشه امیدوار نیستم یه روزایی واقعا حالم بد میشه ولی چیکار میشه کرد یه جا خوندم اگه مشکل داری (فرو الی الحسین ) فرار کن سمت حسین اگه میتونی یه کربلا برو من یه بار رفتم الان هر لحظه دلم تونجاست الان حال اونایی که شده سالی دوبار یا بیشتر میرن میفهمم ارامش محض توی کربلاست