قول میدم این بهترین اتفاق های خنده دار زندگیم باشه

🤣🤣🤣👌🏻

مادر بزرگ دوستم گفت یه بار رفتیم مشهد زیارت گفت مثل الان نرده و..نبود گفت نزدیک ضریح رسیدم افتادم و نزدیک بود خفه بشم خادم ها کمک کردن و من رو بیرون آوردن گفت چادرم افتاده بود منم پوشیدم نگو برعکس پوشیدم دیدم نه دخترم هست نه عروسم رفتم در حرم نشستم و گفتم اونا بیان دم در منو میبینن نمی‌دونستم حرم چند تا در داره گفت یه ساعت شد نیومدن منم غم و غصه از بچه گی تا بزرگ شدن و ازدواج و بچه و غم عزیزان و جنگ عراق و گم شدن همش یادم افتاده بود چادر کشیدم رو سرم و گریه کردن نمی‌دونم چقدر گریه کردم خوابم برو وقتی بیدار شدم دیدم کلی پول انداختن کنارم فکر کردم گدا هستم شایدم وقتی گریه کردم به زبان کوردی و با سوز مویه میکردم انگار عزیزم از دست دادم مردم دلشون سوخته بود می‌گفت سال ۱۳۸۵ پول ارزش داشت  خیلی بود کلی هزاری و دو هزاری کنارم گذاشته بودن گفت گیج و منگ پول زیادی بود نمیشد ازش گذشت منم  پیش پسر و عروسک بودم هر چی میگفتم  پول بدین من شاید بخوام خرید کنم میگفتن خودمون باهات هستیم هر چی خواستی بگو دختر بی وجدانم هم نمی‌گفت مادر این ده هزار تومان عروسک هم مرتب جلو خودم میگفت پول بدیم برا جاری فلان شده خرید کنه برا خواهر کوچیکه عقده ایت و بچه های لوسش پول ما خرج کنه گفت پولها شمردم نزدیک ۱۲۰ هزار تومان بودم تا کردم گذاشتم تو جلیقه لباسم و رفتم یه خادم بیرون حرم جارو میکشید گفتم گم شدم گفت منو برد یه قسمتی و برام چایی و آورد یه ساعت بعد یه غذای گرم و خوشمزه  بعد دو ساعت پسر و دختر بقیه اومدن مادر کجایی گفتم تو حرم داشتم خفه میشدم افتادم زمین عروس و دخترم دستم ول کردن  خلاصه گفت خواستن بریم بازار گفتن مادر تو نیا باز گم میشی بمون هر چی میخوای بگو همه رفتن بازار نوه سه ساله و پنج ساله ام بردم منم رفتم دم در خونه ای اجاره کرده بودیم همسایه روبرو اومد گفتم گفتن گم میشی خانومه گفت شوهر من مغازه پارچه فروشی   داره بیا ببرمت گفت رفتیم بیرون برا خودم چادر و دو قواره پارچه و شلوار و  کفش روسری و یه کیف پول  خریدم  و بیست بسته نبات و بیست تا تسبیح بیست بسته نقل و چند متر برگ سبز  دیدم هیچ کی یاد من نیست گفت بهترین روز زندگی ام بود وقتی برگشتم خونه بچه هام خونه بودن و در حال دعوا که باز گم شده کجا بگردیم وقتی خریداری من از خرید همشون بیشتر بود گفتن مادر صبح گفتی ده هزار پنج هزار این همه جنس پول از کجا آوردی گفتم امام رضا خودش داده گفت هنوز پسر و عروسک چیزی از پول اون روز نمی‌دونن

عزیزم اسم سایت ها همه گوش کنن دیگه اسم نمیدم فقط اینا هستن italki و Preply و Verbling و AmazingTalker . اونجا می‌تونی پروفایل بسازی، ساعت‌هایی که می‌خوای درس بدی رو تعیین کنی و به دانش‌آموزها درس فارسی بدی. تازه، خیلی‌ها دنبال کسی هستن که زبان فارسی یادشون بده چون کمتر معلم هست و فرصت فوق‌العاده‌ای برای کسب درآمد و تجربه است

عزیزم میشه در مورد این توضیح بدید 🙂 

چجوری باید ثبت نام کنی؟