ازش بدم میاد واسه جاریم طلا خریدن واسه من حلقه هم نخریدن حتی شوهرم نقره خرید به همه گفتیم طلاس
واسه جاریم جشن گرفتن واسه مانگرفتن
به جاریم و برادرشوهرم خونه و ماشین دادن به ما ندادن سه ماهه اجارمون عقب افتاده
به برادرشوهرم باغ داد به ما نداد
یه خونه دیگه داره اونم داده مهریه جاریم البته تا زندس واسه خودشه فقط دخالتاش واسه ماس چون جاریم خواهرزادشه ولی من غریبم و عاشقانه بود ازدواجمون
نگیدشاید اونموقه نداشت چون داشت خوبم داشت
نگید برا خودشه به هرکی میخاد میده شوهرمنم بچشه چطور همه کاراشو شوهر من میکنه ولی برادرشوهرم یه اب دستش نمیده ولی اونارو فرستاد مسافرت ولی مارو هرگز
منم جوابشو نمیدم