تو حموم بودم درو هم قفل کرده بودم پسر ۵ ساله ام یواشکی درو باز کرده رفته بیرون مستقیم رفته خونه عموش جاریم زنگ زود زنگ زد گف اومده اینجا نترس ..میدونس دختر عموها و پسر عموهاش اونجا جمعن هی میگف منم برم گفته بودم عصر میبرمت ..بار اولشه میترسم عادت کنه ..تو این ساعت هیچکس بیرون نیس چرا نترسیده آخه..هرچقد ب جاریم گفتم بیارش گف بزار بمونه خیلی عصبانی هستی ..بنظرتون اومد چیکار کنم😡😢