خستم کرده نمیدونم چشه چرا نمیفهمه من خوشم نمیاد باهاش سلام علیک داشته باشم دائم تو کارم سرک میشه مستقیم غیر مستقیم دیشب کاری کرد من با گریه صبح رفتم حوزه دیشب نتونستم بخونم
هرروز بااسترس درس میخونم اصلا به اندازه خوندنم نتیجه یه درصد نمیگیرم
دم و دقه در خونمونو میزنه دلش میخاد همش هرشب بیاد خونمون بشینه منم همش استرس دارم بیاد نیاد
بنظرتون چهل روز ارزش داره برم خونه پدرم بمونم چون الجیمم از یطرف نهایی داره تیز هوشان داره خیلی تلاش کرده دلم میسوزه بخام برم تو اتاقش مزاحمش بشم
باید صب تا غروب برم کتابخانه شبم تو حیاط بخونم چون اتاق که ابجیمع حال و اشپزم حواسم پرت میشه
پنج شنبه جمعه ام باید تو حیاط بخونم موندم
دعوا راه بندازم مادر شوهرم ادب بشه یا جمع کنم برم