سلام دوستان لطفا رد نشین کسیو ندارم باهاش درد و دل کنم
من بهمن ۱۴۰۲ بعد ی دوستی طولانی عقد کردم و هنوزم عقدم علتشم مسائل تحصیلی من بوده من خواستم عقد بمونیم
از همون اول ما رابطه داشتیم
الان یهو وسط بحثی بزای بار دوم میگه ک بار اول برخلاف تصورم بود همیشه تصور بهتری داشتم چونکه من یک ماه اول خیلی اذیت شدم درد خونریزی حتی فک میکردم ک واژینیسموس هستم
من بهم برخورد فک کردم تنوع طلبه من براش کافی نیستم ک همچین حرفی میگه اونم برای بار دوم
گفتم الان اگه من میگفتم تصور بهتری داشتم ناراخت نمیشذی از همین حرفمم ناراخت شد تلفنشو خاموش کرد عادتشع منم پیشو نگرفتم
بنظرتون چیکار کتم کی مقصره ؟