گفتم سلام گفت سلام ب روی ماهت🙄 هیچی نگفتم بعد گفت چرا دیر اومدی هان منم گفتم داشتم کفش میپوشیدم درحد یک دقیقه دیر اومدم همش گفت فامیل .....هست گفتم آره گفت یعنی چی گفتم چی یعنی چی گفت بختیاری هستی گفتم آره بعد من از خونمون اومدم بیرون دیدم گفت اینجا کار میکنی گفتم نه خونمونه🙄 همش سوالای الکی میپرسید دیگه خاست از ی خیابون رد شه گفتم میشه از ی خیابون دیگه برید گفت چرا منم گفتم اشکال ندارن برید چون دیگه نمیشد دور بزنه بعد گفت خیلی هم دلشون بخواد تورو ببینن
تاپیک اولم مال من نیست مال خواهرمه .بخاطر نداشتن سیمکارت دیگه با این کاربری اومدم با سیمکارت شوهر مامان بابا داداش خواهر دوست همه ی دور اومدم و ترکیدم، متولد ۸۴ نیستم
چقدر آدم زبون بازی بود شاید 35سالشم بود بعد با تلفن حرف زد همش جناب سرگرد میگفت وقتی قطع کرد گفت ببخشید
تاپیک اولم مال من نیست مال خواهرمه .بخاطر نداشتن سیمکارت دیگه با این کاربری اومدم با سیمکارت شوهر مامان بابا داداش خواهر دوست همه ی دور اومدم و ترکیدم، متولد ۸۴ نیستم
تاپیک اولم مال من نیست مال خواهرمه .بخاطر نداشتن سیمکارت دیگه با این کاربری اومدم با سیمکارت شوهر مامان بابا داداش خواهر دوست همه ی دور اومدم و ترکیدم، متولد ۸۴ نیستم
احساس کردم سیاس ی چیزی بود کار من در حد یک دقیقه بود دوباره وایسی برمیگشتم بهم گفت میمونم منتظرت منم گفتم نه کارم طول میکشه ترسیدم
تاپیک اولم مال من نیست مال خواهرمه .بخاطر نداشتن سیمکارت دیگه با این کاربری اومدم با سیمکارت شوهر مامان بابا داداش خواهر دوست همه ی دور اومدم و ترکیدم، متولد ۸۴ نیستم
تاپیک اولم مال من نیست مال خواهرمه .بخاطر نداشتن سیمکارت دیگه با این کاربری اومدم با سیمکارت شوهر مامان بابا داداش خواهر دوست همه ی دور اومدم و ترکیدم، متولد ۸۴ نیستم
بعد گفت چرا نخواستی از اون خیابون رد بشی منم گفتم خونه پدر شوهرم گفت عه مگه متاهلی گفتم آره گفت بچه هم داری گفتم آره دیگه چیزی نگفت
تاپیک اولم مال من نیست مال خواهرمه .بخاطر نداشتن سیمکارت دیگه با این کاربری اومدم با سیمکارت شوهر مامان بابا داداش خواهر دوست همه ی دور اومدم و ترکیدم، متولد ۸۴ نیستم
تاپیک اولم مال من نیست مال خواهرمه .بخاطر نداشتن سیمکارت دیگه با این کاربری اومدم با سیمکارت شوهر مامان بابا داداش خواهر دوست همه ی دور اومدم و ترکیدم، متولد ۸۴ نیستم