خانواده همسرم خیلی میان خونمون شاید تو هفته دو روز خونمون خالی باشه پدر شوهرم میان بعد از اونا هم دوتا برادر شوهرم اینا بعد از اونم مادرم اینا همه هم شب منزلمون میمونن خدایی با این وضع اقتصادی خیلی سخته. بچه کوچیک هم دارم .اخه نمیشه که بهشون بگم نیان بالاخره خانوادمونن ولی چیکار کنم خسته شدم .جالبیش اینجا که ما دیگه زیاد وقت نمیکنیم بریم خونشون اونا همش اینجایند
منم مث توام
برعکسه کارتون
واقعا سخته. ایندفعه غذای ساده درست کن. مثل کوکو یا املت
واقعا!!!هر شب غذا میپزی؟
از اون شهر بکن برو دور دور
برعکس من که سال تا سال خونم کسی نمیاد خونمو فقط واسه خودمو شوهرم تمیز میکنم😐
اینطوری نگو مهمون بیاد خدا خودش روزیشو میرسونه
امضات😉
کسایی که زیاد برن خونه کسی به خصوص خانواده ها مهمون حساب نمیشن ... یکی دو بار غذا ساده درست کن متوجه میشی که برا غذا میان یا برا خودت
نه اونجوری نیست که غذاهای انچنانی بپزم خود مادرشوهرمم کمک میکنه بهم ولی خوب سخته دیگه ادم ارامش نداره
وای خیلی بده.البته بعضیا دوست دارن. من خودم اصلا اینجوری دوست ندارم. حریم شخصیم برام خیلی مهمه. خودت یجوری به خانواده ی خودت بگو شوهرتم به خانواده ی خودش. اگر هم میدونین ناراحت میشن شما زودتر برین خونه ی اونا.
خودمو میزنم مریضی می خوابم اون جور کن چندروز منم واقعا سخته بچه ندارم درس میخونم بعدشم هروقت ب شوهرم میگم چیز میز بخرمیگه چ زود تموم میکنی والله هر روز مهمون تموم میشه دیگه
شرایط سختیه.درکت می کنم
سرسام آوره که اینجوری😕
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستجدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
16 ثانیه پیش
16 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
