پسر من سوم ابتداییه مدرسه ی خیلی سختگیری میره انقدر بی خیاله که حد نداره فقط من هلش میدم واسه درس و اینکه همش یادآوری میکنم که چیکار کن و این حرفا الان فردا املا داره پس فردا ریاضی املا که باید خودمو بکشم یکم کار کنه میگم بیا یکم ریاضی کار کنیم میگه بلدم الانم خوش و خرم رفته حیاط خونه مادرشوهرم داره بازی میکنه من از استرس ریاضی حالت تهوع گرفتم خودش به فکر نیس نمیاد درس کار کنیم شما چیکار میکنید
منم همین بدبختی و دارم براش مهم نیس معلمشم میگ بهش استرس وارد نکن😐
بچه های من الحمدالله در زمینه ی درسی هم مستقل هستن و هم شکر خدا درسشون خوبه
فردا امتحان داره؟بچه های مدرسه ما همه امروز اخرین روز مدرسشون بود
پسر من هم دقیقاً اینجوری بیخاله، اما با اصرار من و بالا سرش بودن درسش تا اینجا خوب بوده.
خیلی سخته اما فکر کن به زودی تموم میشه و اگه کمکش کنی و پایه‌اش قوی باشه سال های دیگه شاید بخواد همین روند رو ادامه بده. یک استاندارد براش ساختی.
ما یک دفتر تمرین برای خودمون داریم و معلمشون اصلاً اون رو نمی بینه.
توی همین دفتر سوال می نویسم و مجبورش میکنم انجام بده.
با هزار خواهش و تمنا گوش میکنه و من هم خییییلی عصبی میشم اما نتیجه ی خوبی داده.
به حال خودش رهاش میکردم حتماً شاگرد تنبل میشد.
مدرسه‌شون شنبه ی پیش تموم شد.
پسر منم سومه نه میدونم چی نوشته توکاتاباش نه خودش میخونه ولی امتحاناش روخوب میده انگار.کلا توصیفی شل بازیه
کلا توصیفی شده که بچه شادباشه
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
18 ثانیه پیش
19 ثانیه پیش
20 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
