2777
2789
عنوان

بدترین خاطره ی افتادن زمین یا ضایع شدن خودتون یا اطرافیان😂

| مشاهده متن کامل بحث + 1830 بازدید | 28 پست
واای خیلی زیاده یادمه یک بار با دوستم رفتیم پاساژ بعد جلوی یک مغازه پله داشت مغازه عروسک فروشی من او ...

😂😂😂😂 تو مغازه یکم گریه میکردی چندتا عروسک مجانی بهت میداد

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

😂😂😂😂 من یادمه بچه بودم عین این اسکولا شروع میکردم جهت مخالف پله برقی ها دویدن😐😂 موفق هم میشدم ...

واای دقیقا یبارم ما شب دیر وقت بود  من ،خواهرم ،شوهرم مسابقه گذاشته بودیم هرکی بتونه زود تر  جهت مخالف بره بالا برنده اس روده بر شده بودیم از خنده

واای دقیقا یبارم ما شب دیر وقت بود  من ،خواهرم ،شوهرم مسابقه گذاشته بودیم هرکی بتونه زود تر &nb ...

😂😂😂😂 چه خوب بود دوران جاهلیت

هیچ مشغله ای نبود هی اسکول بازی هی خوشحالی😂😂😂

یه ماه پیش بود بعد از باشگاه عجله داشتم برم خونه . اخر باشگاه هم رفته بودم روو دوچرخه یکم  دیگه کلا پا نداشتم😅😅. خواستم از بلوار زوودتر رد شم جوب های بزرگ داشت رو جدول کنار جوب رفتم بالا ک بپرم از جوووب بزرگ . افتادم تو جوب ک تازه اب پاشی شده بوود ... .😣😣 خدا رو شکر خلوت بود ولی یه ماشینی از دور میومد منو با اون کارام میدید از جلوم رد شد بوق میزد با سر تکون دادن و خنده میگف چه خبرته!!!

جالب اینجاس وقتی خوودم ضایع بشم یا از جایی بیفتم بیشتر خندم میگییره . نشسته بودم میخندیدم مث خل هااا. 😅😅😅

خدا برا کسی نخواد اینجوور.😅

مثبت فکر کنید،اتفاقهای مثبت رخ میدهد...

رفته بودیم شمال من و خواهرمو دختر خالم سوار قایق شدیم بعد که اومدیم پیاده شیم اون دوتا پیاده شدن منم که اون موقع سنم کنار بود و میخواستم مثلا خیلی کلاس بذارم خیلی با ادا دو تا پاهامو  انداختم بیرون قایق جوری که انگار نشستم لبه قایق تا اومدم پیاده شم یه موج گنده خورد به قایق منم از پشت افتادم کف قایق جوری که دو تا پام مونده بود رو هوا🤣🤣🤣اصلا نمیتونستم از جام پاشم کف قایق هم پر از آب بود یعنی کل آدمای تو ساحل مرده بودن از خنده  خواهرم اینا هم پخش زمین بودن آخر قایقیه که مرده بود از خنده کمکم کرد تا پاشم حالا جالبیش اینجاس که پشت مانتوم که خیس شده بود رنگش با جلوش فرق میکرد😅😅

من😩😩😩😭

خواهرم و دختر خالم😂😂😂

مردم🤩🤩🤩🤣

عصر بود رفتم میوه فروشی چند کیلو سیب زمینی و میوه اینا خریدم هوا هم تاریک شد اومدم از پارک رد شم ک برم خونه تو پارک گودال ندیم پخش زمین شدم وای دستام پوستش کنده شد یه مردی هم اونور بود با خنده رد شد😐

در خیالم با خیالت بی خیال عالمم...
یه ماه پیش بود بعد از باشگاه عجله داشتم برم خونه . اخر باشگاه هم رفته بودم روو دوچرخه یکم  دیگه ...

😂😂😂😂😂

مامانه منم یه بار افتاد کنار جوب آب ما رفتیم بلندش کردیم انقد میخندید به خودش که نمیتونست پاشه

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

پسره بهم گفت

vienaaa | 7 ثانیه پیش

آروع شوهرم

est4444 | 2 دقیقه پیش
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز