پارسال این موقع کنار هم داشتیم یه زندگی خوب و آرومی میکردیم خیلی خوش بودیم ولی امروز چرا اومدم سر مزارت خدایا چرا من هنوز زنده ام،چرا تیکه ای از وجودم باید زیر خاک باشه و من زنده باشم و حسرت نبودنشو بخورم خداااااایا ما که خیلی زندگیمونو دوست داشتیم خیلی تلاش کردیم چرا اینجوری شد....دوست دارم یکی از اون بالا بیاد و همه چیز رو بهم بگه،،،خداااااایا دلم خیلی میگیره
خدا خودش به دلت ارامش بده بهت صبر بده
خدا رحمتشون کنه
چه میشه کرد با سرنوشت نمیشه جنگید
روحش شاد
خیلی ناراحت شدم برات چطکر فوت کردن خدا روحشون رو قرین رحمت کنه
دیگه وقتی عمر سر بیاد هیچکس هیچ کاری ازش ساخته نیست
انشالله روحشون در آرامشه و شما هم خدا بهتون صبر زیاد بده
خدا به دلت آرامش بده ولی برای آرامش خودت، فکر نکن خودت تنها مشکل داری و آرامش نداری در حال حاضر متاسفانه الان اکثرا حداقل 1 مشکل خاص را دارن
عزیزم اگه خیلی نا آرومی یه قسمت هایی از برنامه زندگی پس از زندگی ببین بی نهایت آروم میشی
همسرت از بین نرفته فقط در یک بُعد دیگه زندگی میکنه و ناراحتی شما ناراحت وخوشحالیتون خوشحالش میکنه براشون قرآن بخونید خیرات بدین که به چه زیبایی به دستشون میرسه
دعا میکنم برات خداوند بهت صبر وآرامش عطا کنه
برنامه ی زندگی پس از زندگی رو یادت نره لطفا
میدونم متاسفانه سخت ولی از اطرافیانم دقیقا شرایط شما را داشتن چند نفر و الان 20 /30 سال ازش میگذره باید رو خودت کار کنی هر طور که شده مشاور، فایل صوتی، کتاب، معنویت و.... اول به خاطر خودت و بعد به خاطر بچه هات
دقیقا همین اتفاق ۳۰ سال پیش برای خاله همسرم افتاد
چهلم شوهرش همه تو مسجد بودن اون تو بیمارستان زایمان میکرد
الان همون دختری که چلم پدرش دنیا اومد استاد دانشگاهه شوهرش هم دکتره .
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
