2777
2789

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

این همه تاپیک زدی قصه ساختی اینم جالب بود


بیییین خودم برگام ریخته...

مثلا به مهاجرت به آمریکا و روسیه فکر میکردم یهو یه آهنگ کردی(اصلا مودی داشتم گوش میدادم برای اولین بار ) یارو یهو تو آهنگه گفت جاسوس آمریکایی و روسی😂😂😂😂😂

اینم خیلی پیش میاد دارید غیبت یه نفر رو میکنید خودشم از راه میرسه

یه بار به مامانم گفتم یادته سه سال پیش اون خانومه همسایمون خاله عصمت میگفتم بهش و چه زن خوبی بود و...


یهو گوشی مامانم زنگ خورد،یه شماره غریبه بود....


برگااااااام

خاله عصمت بود!!!

آره مثلا بابام میرفت بیرون واسه یه کاری 

من تو ذهنم‌میگفتم کاش بابام یهو بره در مغازه واسم واسم بستنی بخره یا یا هرچی وقتی برمیگرده میبینم گرفته خودشم میگه نمیخواستم برم در مغازه ولی رفتم.

یا مثلا یچیزی هوس میکنم از غیب میرسه یا اگر هوس غذایی بکنم تو ذهنم بگم مادرم شبش درست میکنه.

و یک چیز دیگه انرژی بقیه خیلی سریع جذب میکنم و میفهمم 

گاهی هم مثلا قراره اتفاقی بیوفته من یکم قبلش میفهمم.

 در کوچه ام،در یک کوچه خلوت وبی کس راه میروم.بدون نگاه به پشت سر،درنقطه ای که راهم را تاریکی فرامیگیرد،گویی رویایی میبینم که درانتظارماست.آسمان سیاه با ابرهای خاکستری پوشیده شده.گویی رعد وبرق پنجره ی خانه هارانشانه گرفته.عالم وآدم درخوابند،فقط دو دوست بیدارند.یکی منم ودیگری پیاده روهای خلوت

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792