من فامیلا واقعا دوستم دارن چون خود واقعیمم خیلیم مهربونم و کمک حال بقیه و اصلا اهل فیلم بازی کردن نیستم کاملا خاکی و خود واقعیمم توی هر موقعیتی باشم دختر خاله هام یکم خودشونو میگیرن و کلا دور میشن از من☹️خواهشا نگید تعریف میکنی از خودت خیلی ناراحتم واقعا خیلی
من سه روز سر پا بودم خونه شلوغ بود رفتم بخوابم دختر خاله و داییام از عمد اومدن تو اتاق هر و کر خندیدن منم هیچی نگفتم پتو رو کشیدم رو خودم تازه خوابم گرفته بود که دختر دایی مامانم که خیلیم ازم بزرگتره اومد تو اتاق یه چیزی برداره خم شد سرمو بوسید و رفت بیرون سریع از خواب پریدم ی نگاهی کردم دیدم اون بوده دختر خاله هام همین که اون رفت میخندیدن و گفتن خوب خودشیرینی میکنی برای بقیه🙁ولی واقعا من همچین آدمی نیستم فقط خودمم خودمو نمیگیرم هر کی ازم کمک بخواد نه نمیگم
حس خیلی بدی دارم از دیشب نزدیکه گریه ام بگیره