2777
2789
سریعم مثل دخترا قهر میکنم یه پرنسس به معنای واقعیه. احمق.

عزیزم اینجور ک تعریف کردی معلومه ک تو حق داری 

منم دقیقا مثل توهم ادم تو خونه خودش راحت هرکاری دوست داره میکنه

حس میکنم زیادی ب سازش رقصیدی و اسون گرفتی 

بعضی مردا باید تحت فشار باشن تا ب خودشون بیان اون ک از این وضعیت راضی هروقت دلش بخواد تو رو داره معلومه ب خودش تکونی نمیده واسه تغییر دادن شرایط

اگه تو بحث بامن کم اوردی حس سوختن شدیدی میکنی،دنبال پماد سوختگی نروو!!به جاش میتونی بری تو تاپیکام تجسس کنی از اونجا یه چیز بدرد بخور دربیاری وبکوبونی تو صورتم😃 من ناراحت نمیشم😎ولی سوختگی تو درمان میشه👏                                                                 خدایاااااابیا و خدایی کن به من ی شوهر پولداروو خوشتیپوو مهربون ک صاحب تالار بشه عطا کن🤲❤اینکه صاحب تالار باشه برام خیلی مهمه�😌

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

موقت؟؟؟؟ من نگفتم موقت ما عقد دائمیم

عنوانتو بخون عزیزم اشتباه نوشتی،منم تعجب کردم

فقط 1 هفته و 6 روز به تولد باقی مونده !

1
5
10
15
20
25
30
35
40

دخترک زیبای من،جان و جهان من، مرسی که منو لایق دونستی که مامانت باشم،مرسی که دختر شدی،مرسی‌که منو خوشبخت کردی،منو بابا دیوونتیم آنیکا🌸🩷🌸🩷🌸🩷🌸

خوب دیکه زنش رو تمام کمال دارع چرا زیر بار مسئولیت بره‌؟

خب چیکار کنم وقتی نمیرم خودش و خانوادش ولم نمیکنن چرا نمیای . احساس میکنن خودمو میگیرم. نمیتونم بگم سه سال و نیم اینجوری بودم حالا که دیگ میخاددبه امیددد خدا تا آخر امسال عروسی  بگیره میخام قانون رو عوض کنم. میترسم مسخرم کنن

نمیدونم خب بستگی به خودتون داره مثلا تو ازدواجای اخیر دو تا عروس کامل کامل خونه مادر شوهر زندگی میکردن مهمونی طور میرفتن خونه پدر مادر خودش

ولی خب اگر نظر شخصی بخوام بدم اصلا نمیپسندم دوره عقد رو چه برسه خونه مادرشوهر زندگی کردن 

چهارسال؟ چه خبره؟ بعدم به نظرم حق داری، حالا تو خوبی ما اصلا یه روزم خونه طرف همون خونه داماد یا عرو ...

بعدم نمی دونم چجوری داری باهاش ادامه میدی، به نظرم همین که اینجوری حرف میزنه باهات یعنی شعور و درک نداره لاقر برات که آقاجان این خانوم اذیت میشه و فلان چهار سال بلاتکلیفی، نمی دونم شاید موقعییتون خاص نتونستید برید سر خونه زندگی

هر دم از این باغ بری می رسد / نغزتر از نغزتری می رسد
خب چیکار کنم وقتی نمیرم خودش و خانوادش ولم نمیکنن چرا نمیای . احساس میکنن خودمو میگیرم. نمیتونم بگم ...

ب درک ک چجوری فکر میکنن دختر الویت زندگی خودته هرجا جلو ضرر بگیری منفعته تو بخوای واسه حرف اونا اینجوری ادامه بدی زندگی خودت تباه میشه اونا ککشون هم نمیگذه

ی ذره شجاع باش نمیگم دعوا و درگیری داشته باش ولی بهشون باج نده 

بگو بابام میگه تاتکلیفت مشخص نشه دیگه نمیزارم بری اونجا 

چهارسال عقد زمان کمی نیستاااا

اگه تو بحث بامن کم اوردی حس سوختن شدیدی میکنی،دنبال پماد سوختگی نروو!!به جاش میتونی بری تو تاپیکام تجسس کنی از اونجا یه چیز بدرد بخور دربیاری وبکوبونی تو صورتم😃 من ناراحت نمیشم😎ولی سوختگی تو درمان میشه👏                                                                 خدایاااااابیا و خدایی کن به من ی شوهر پولداروو خوشتیپوو مهربون ک صاحب تالار بشه عطا کن🤲❤اینکه صاحب تالار باشه برام خیلی مهمه�😌
نه

خب اشتباه همینجاست 

قبل از ازدواج هم خودتون هم خانواده ها بایدصحبت میکردن در مورد زمان عقد 


حالا هم به پدر شوهر مادرشوهرت بگو 

با مهربانی و ملایمت بگو احساس بلاتکلیفی میکنم 

کمک کنید زودتر بریم سره خونه زندگیمون 



با محبت با شوهرت حرف بزن 

بهش بگو دوست داری کلا داشته باشیش 

دلت میخواد مثل زن های دیگه خانوم خونه ی خودت باشی 

بگو دوست داری نیاز هاشو برطرف کنی ولی تو عقد درست نیست 

ب درک ک چجوری فکر میکنن دختر الویت زندگی خودته هرجا جلو ضرر بگیری منفعته تو بخوای واسه حرف اونا اینج ...

موافقم. اشتی هم کردیم. دیگ بیشتر از هفته ای دو روز نمیمونم خونشون خودمون خسته شدم بزار هر جوری میخان فکر کنن

عنوانتو بخون عزیزم اشتباه نوشتی،منم تعجب کردم

نه عقدم وقتی رو سرهم نوشته شده عقدموقتی😂

اگه تو بحث بامن کم اوردی حس سوختن شدیدی میکنی،دنبال پماد سوختگی نروو!!به جاش میتونی بری تو تاپیکام تجسس کنی از اونجا یه چیز بدرد بخور دربیاری وبکوبونی تو صورتم😃 من ناراحت نمیشم😎ولی سوختگی تو درمان میشه👏                                                                 خدایاااااابیا و خدایی کن به من ی شوهر پولداروو خوشتیپوو مهربون ک صاحب تالار بشه عطا کن🤲❤اینکه صاحب تالار باشه برام خیلی مهمه�😌
خب چیکار کنم وقتی نمیرم خودش و خانوادش ولم نمیکنن چرا نمیای . احساس میکنن خودمو میگیرم. نمیتونم بگم ...

دیگه چرا مسخره، حق داری لاقر بیاد ببره خونه خودتون عروسی حالا به کنار چه خبره اینجوری زندگی کردن، چیزی گفتند بگو سه چهار سال دارم میرم میام چیزی نگفتم ولی من رو ساده فرض کردید پسرتون نه عروسی میگیره نه خونه خودمون مشخصه؟

واقعا من شاخ در آوردم، اولین بار میبینم یکی اینجوری دوران عقد

هر دم از این باغ بری می رسد / نغزتر از نغزتری می رسد
موافقم. اشتی هم کردیم. دیگ بیشتر از هفته ای دو روز نمیمونم خونشون خودمون خسته شدم بزار هر جوری میخان ...

همونم برای ادم بی درکی مثل اون زیاده 

تو همه جوره ب سازش رقصیدی انگار راه اومدی ولی اون درک و فهمش اندازه تو نبوده اینجوری ک حرف زدی انگار حالا حاالاها قصد مستقل شدن نداره 

اگه تو بحث بامن کم اوردی حس سوختن شدیدی میکنی،دنبال پماد سوختگی نروو!!به جاش میتونی بری تو تاپیکام تجسس کنی از اونجا یه چیز بدرد بخور دربیاری وبکوبونی تو صورتم😃 من ناراحت نمیشم😎ولی سوختگی تو درمان میشه👏                                                                 خدایاااااابیا و خدایی کن به من ی شوهر پولداروو خوشتیپوو مهربون ک صاحب تالار بشه عطا کن🤲❤اینکه صاحب تالار باشه برام خیلی مهمه�😌
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز