سلام..
واقعا تو کار خدا موندم...این مادرشوهر من نمیدونم چرا از اول لحظه ی عقدم با من چپ افتاده...الان ۱۰ ساله تحمل میکنم ..واقعا خسته ام..
از اولش خودش به شوهرم اصرار کرد که بیاد خواستگاریم..اما درست از لحظه ی عقدم باهام لج کرده...خسته ام..
بخدا تا حالا بی احترامی نکردم اصلا موندم این بشر چرا اینجوری میکنه با من..
بدبختی شوهرمم پشت مادرشه ...تو شهر غریبم و خونوادم پیشم نیستن...خیلی دلم گرفته ...از دور هرکسی زندگیمو میبینه حسرت میخوره ..