سلام بچه ها من و شوهرم ازدواج دوممونه شوهرم از همسر اولش یه پسر داره ک من بزرگش میکنم قضیه ازین قراره که ما طبقه بالای مادر شوهرم میشینیم بعد مادر شوهرم خیلی تو کارمون دخالت میکنه یعنی تو تربیت پسرم خیلی دخالت میکنه همش بهم گیر میده فکر میکنه من دشمن بچهام هر روز یه داستان جدید میسازه یه بار یه دعوای خیلی جدی شد بهم کلی فحش داد اصلاً بهم اعتماد نداره همش جلو بقیه بهم گفته نامادری و فلان بعد از اون طرفم ما پولامونو جمع کردیم با پول ماشین و اینا که یه پشت بومی چیزی یا خونه کلنگی چیزی بخریم بعد بسازیم و ازینجا بریم حدود چهار پنج ماهی طول میکشه که تا جایی رو پیدا کنیم و بسازیم و از اینجا بریم شایدم بیشتر ولی من اینجا خیلی اذیت میشم اینجا انگار برای من یه زندونه هیچ کاری رو نمیتونم انجام بدم مادر شوهرم خیلی فضوله همش بهم گیر میده کی میخوابیم کی غذا میخوریم کی بیدار میشیم واقعاً نمیدونم چیکار کنم الان به شوهرم میگم بیا پولی که دستمون هست و بریم رهن به قید خونه خریدنو بزنیم ه نظرتون کار درستی میکنم یا نه به نظرتون اینجا بمونم و بسازم و بسوزم و بعدش بریم یا نه
قطعا اجازه به شرط تملیک و بعد همسرت نسبت به دخالتهای مادر چی میگه؟
مردم تو خاکسپاریت اگر بارون بیاد شرکت نمیکنن؛ پس اون جوری زندگی کن که حالتو خوب میکنه. بی خیال حرف و نگاه مردم 🌹🌹🌹🌹🌹دانی که چرا دار مکافات شدیم؟ناکرده گنه، چنین مجازات شدیم؟کُشتیم خرد، دار زدیم دانش را دربند و اسیر صد خرافات شدیم!
برو رهن تا پول جمع بشه و بخرید بسازید پیر شدی رفتی
از خانه قدم به دنیای بیرون بگذارید در حالی که زنانگی تان پشت در جامانده است، تا انسانی در جمع حضور یافته باشد و اندیشه و گفتار و رفتار او مورد توجه و احترام قرار بگیرد نه جلوههای زیبای جسم و زنانگیاش.(امام موسی صدر)
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
تو ک میدونی نامادری برا پسر شوهرت نمیکنی..مادری براش...خدا اجرتو بده..کاری ب حرفاش نداشته باش..اینو من ک حرص همه فامیل خوردم و الان عقد پسر داییم ک بزرگش کردم و منو دعوت نکردن میگم..ما ب خاطر خدا کاری میکنیم اونو بیخیال
منم پسر همسرم میاد خونمون اما کسی حق نداره دخالت کنه چون میدونه شوهرم با پسرش خیلی خوبم و همسرمم میدونه کسی چیزی بگه دل سرد میشم و اخلاقم کند میشه بخاطر همین به همه گفته تو رابطه منو پسرش کسی دخالت نکنه حتی شوهرمم دخالت نمیکنه و اینطوری خیلی راحت تر هستیم هم من هم پسرش