بچه‌ها
درسته موقعیت جدیده خیلی حرص خوردم و فکر کردم ولی من شوهرمو دوست دارم میتونم باهاش زندگی کنم
من حتی به شوهرم و پدر شوهرم حرف جدایی زدم
اینم ولش کنم؟
میتونم ادامه بدم؟
میخواستن پا گشام کنن گوسفند بکشن دیگه اسمشم نمیارن
زمانی که حرفی بزنی نمیشه پس گرفت پس مراقب چیزایی که میگی باش همین حرفا باعث دلسردی میشه
مگه چیشده
تو برو اول خودت رو درمان کن یه روز میگی عاشق تنهاییم یه روزم پشیمون میشی
عزیزمن اول برو با خودت رو راست باش ببین چی میخوای بعد هرچی بود همون رو پیش بگیر
چرا حرف جدایی زدی؟
عزیزم تو اول تکلیفتو با خودت مشحص کن ببین این بنده خدا رو میخای یا نه
تمام تاپیکات یکی در میون شل کن سفت کنه
تاپیک های قبلی خودتو بخون جواب خودتو میگیری
کلا گفتی عاشق تنهایی هستم و از مسئولیت زندگی میترسم عاشق تنهایی هستم و نبودن نامزدم رو بیشتر از بودنش دوست دارم و سن عقلی من بیشتر از اونه و...
ساعتی فکر کردن بهتر از هفتاد سال عبادت است
بشین خوب فکراتو کن و با مشاور صحبت کن ۱۴۸۰ رو بگیر رایگان و ناشناس تلفنی مشاوره بگیر
من بگم بچسب به زندگی بری باهاش خوب بشی
اون یکی بگه طلاق بگیر باهاش بد بشی نمیشه واقعا
این اسمش مشورت نیست دهن بینی
مشورت رو باید قبل نامزدی میکردی نه الان
خیلی جدی خیلی سریع خیلی عاقلانه فکراتو بکن
عمیق فکر کن یبار برای همیشه خوبی و بدی های تصمیم هاتو بسنج بعد اقدام کن به مطرح کردنش
بنظرم سن بلوغ هستی هنوز همه چیز بلوغ جسمی نیست
به نظرم کلا قدرت تصمیم گیری نداری حتی دانشگاه هم همش بحث انصراف داشتی؟
مگه گذشته ات چیه که به خاطر اون دلت با این نام دت نیست
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
