بچه ها منطقی جواب بدین چون خییلی ناراحتم .بچه هاسالها پیش پدر شوهرم و مادر شوهرم ثبت نام مکه کرده بودن وضع مالیشون خوب نبود یه دختر مطلقه داشتن خونه یه دختر معلول.وقتی اسمشون در اومد چون شهرت طلب بودن اصرار داشتن برن مکه پسراش مخارجشو بدن من تازه عروس بودم و زیاد حرفم پیش شوهرم ارزش نداشت ولی واقعا راضی نبودم از دهن بچم بزنه شوهرم بریزه واسه سفر اینا،دو هفته مونده به حج رفتنشون پدر شوهرم فوت شد.من به همسرم گفتم حد اقل فیش پدر شوهرمو بفروشین خرج مادرتون کنید ما که چیزی نداریم از ما نزن ما راضی نیستیم.خلاصه برادر شوهرم بزرگم به جای پدر شوهر رفتن حج وکلی هزینه ونارضایتی ما واختلاف من وشوهرم.پدر شوهرم بازنشستگی نداشت بعد سالها مادر شوهرم فوت شد مقداری تو حسابش پول بود به همسرم گفتم پولو بریزین به حساب خواهر مریضت تا موقع نیاز پول، از ما نگیرن چون خواهرای ازدواج کرده هم سهم می بردن ولی همه سهم برداشتن.الان پول نیاز میشه شوهرم به حسابشون می ریزه قبلا بهم میگفت الان می بینه افسرده میشم نمیگه اینم بگما ادم بد جنسی نیستم واسه این ناراحتم پدر مادرش زنده بودن فکر دخترا نبودن خوردن و گشتن الان ما باید از نونمون بزنیم از این حرص می خورم🤨الان می خوام برم بینیم و عمل کنم شوهرم می دونه یه مقدار پس انداز دارم میگه از پس انداز خودت بده شاغل نیستما.در حالیکه تازگیا یه زمین پدری داشتن فروختن سهم شوهرم ۷۰ تومان شد تقدیم خواهراش کرد.به نظرتون پول عمل بینیمو از شوهرم بگیرم؟؟؟؟با شوهرم خوبیم فقط به خاطر خونوادش و این موضوعات که ازش سوئ استفاده میکنن ازش بدم می یاد
نمی‌دونم عزیزم به هرحال اونام پدرمادر و خانوادش هرچند به فکر نبوده باشن من مامان بابام به فکر نبودم الان بعضی وقتا گیر هزارتومن میشن انقد غصه میخورم براشون بااینکه بابام حقوق بازنشستگی داره
حق میدم بهت منم خواهرشوهر مطلقه دارم یعنی اینقدر منو حرص میده هر موقه پول لازم میشه زنگ میزنه به شوهرم اونم د درجا براش میفرسته درحالیکه شوهرم ب زور ب من خرجی میده حتی خوراکی هم دلش بخاد زنگ میزنه شوهرم بره براش بگیره
به خدا من دلم نازکه واسه همه می سوزه ولی این موضوع رو نمی تونم هضم کنم مخصوصا شوهرم در امدش انچوانی نیست ولی خونواده شوهرم خیلی انتظار دارن.واقعیتش اصلا راضی نیستم یه قرون از در امد شوهرم خرجشون بشه شوهرم پنهونی می ده اونا هم با راحتی نمی تونن بخورن همش صرف دوا درمون می کنن چون به شوهرم گفتم اگه ارث پدریتو بدی راضیم ولی در امدت واسه بچه هامه هزارتا گیر و گرفتاری داریم🤨🤨
درکت میکنم
خانواده شوهرت به فکر نبودن
چه خواهر و برادرا
چه پدر و مادر
ولی اون دختر معلول رو فرض کن به فرزندی قبول کردی بر ثوابش
اون دختر مطلقه هم کاش بره سرکار
از این می سوزم می ره وام بر می داره خرجشون می کنه .خدایا چقد یه ادم می تونه اینقد بی ملاحضه باشه .این دنیا نتونستم کاری کنم ولی حلالش نمیکنم چون من واسه پسرم سرویس مدرسه نگرفتم اونقد قیمت بالا می خواست خودم می برمش می یارمش خرج اضافی نباشه .اون دنیا خفتشو می گیرم
