یکی از آشناهامون دیده آمارشو داده
این همه با داداشم سرچیزهای بیخود دعوا میکرد گیر میداد معلوم شدیکی نشسته زیرپاش طلاقشو بگیره دادشم هیچی براش کم نذاشته
بیچاره داداشم که بایدبیفته دنبال مهریه دادن به این حرومزاده
دوهفته هس خونه باباشه داداشم از، قضیه کافه خبر نداره نذاشتیم بفهه ولی من میخوام زنگ بزنم بهش بگم نمی دونم کاردرستیه یا نه؟
پارسالم خودم دیدم با یکی از پسرهای فامیل ریخته روهم ولی به کسی نگفتم حتی مامانم فقط هشدار دادم که خودشو جمع کنه الان نمی تونم سکوت کنم.
بچه ندارن دوساله ازدواج کردن