من نماینده کلاسم دانشگاه یه خانم هست که اینقدر رو عصابمه حس حقارت میکنم
من باید با استادا ارتباط داشته باشم و مسائل مربوط رو بزارم توی گروه ها
گروه هارو از ترم ۱ خودم زدم
خودم همه کار ها رو انجام دادم کلی زحمت کشیدم ....زحمتم هم درسته هم خودم دوست داشتم هم بی دلیل نبوده به هر حال نمایندگی یک سری اپشن ها هم داره مثلا موضوع های کنفرانس رو اول خودم انتخاب میکنم استاد ها یه نگاه دیگه دارن و این مسائل هست کلن
من کسی نیستم دم به دقیقه برای هر مسئله ای زنگ به استادا بزنم موضوعاتی ک میشه در کلاس بیان کرد رو میزارم تو کلاس میگم مگر اینکه کار واجبی باشه زنگ بزنم بپرسم یا مسئله اینجوری
استادامون اکثرن مردن و اش دهنسوزی هم نیستن اکثرن سن بالا البته ک این خانمم ۴۰ یا بیشتره
این خانم دم ب دقیقهههه گوشی دستشه با استادا حرف میزنه منواقعا شخصیتم اجازه نمیده مثل اون باشم
زنگ میزنه خای مالی استادا میکنه و با زبون و تعریف نمره میگیره و یروز یه استاد اومد و دیگه گفت این خانم مدیر گروه منه
و یکی دیگه هم الان مدیرش کرده توی گروه خودش 🥲حقیفتش خیلییی ناراحتم
با اینکه چندین بار بهش گفتم این کارا کار تو نیست وظیفه منه هماهنگی ها لازم نیست تو زنگ بزنی و فلان ولی اینقدرزنگ میزنه لاس میزنه که باور نکردنییهههه همه شون فقط اونو میشناسن انگار فقط من الکی دارم زحمت میکشم و مثل اوسکولا دارم حمالی میکنم
فقط دونفر از استادامون جوان هستن و چون ادم شناسن و رو به کسی نمیدن این جرعت نمیکنه سمتشون بره و اونا بشدت با من خوبن و منو قبول دارن چون جدا از نمایندگی خیلی درسخونم و اونا به درسخونی اهمیت میدن نه لاس زدن
حقیفتش خیلی ناراحتم ک این زن داره این کارارو میکنه بخاطر اینکه وظیفه منه ولی نمیدونم دنبال چیه شما فکر کنید چند ترم زحمت بکشید بعد استادا بیان یکی دیگه رو مدیر گروه کنن و همه هم به اون احترام میزارن نه من
برخلاف همه زحمتایی ک کشیدم
خیلی زن دو به هم زن و حزب حزبیه گروه خودشو داره در صورتی من حتی مسئولیت گروه چتم قبول نکردم
جلوی بچه ها یجوره ولی پشت سرشون به استادا میگه فقط من زرنگم فقط من بلدم همه بدن همه شون تقلب میکنن و فلان و صبح تا شب فقط با استادا لاس میزنه و اون استاد جوونمون یبار اومد سرکلاس گفت از خانم فلانی بترسید سرتون رو میکنه زیر اب دقیقا جلوش گفت