یعنی گند بزنن این خراب شده ای که من توش زندگی میکنم
منننننن نهایییبییی دارمممممممم باید درس بخونم بعد اینکه گند میزنن تو تمرکزم
خواستگاری سنتی بود همونجا وقتی رفته بودن اتاق حرف بزنن از هم خوششون اومده بود البته داداشم نه دختره یعنی اینجوری بود چون خانواده ها اوکی نشدن نشستیم سر جامون ولی مامان دختره هرروز زنگ میزد که دخترم نمیتونه و فلان و فلان از بس گفت تا اینکه دختره از گوشی داداشش که رفیق داداشمه شماره داداشمو کش رفته بود و چند ماهی میشه حرف میزدن
الان از صبح داداشم نبود خونه الان داداش کوچیکم اومده که دعوا میشه خون بپا میشه اونا با هم فرار کردن( انگاری داداش کوچیکم و رفیقاشون کمک کردن) نازنین رو نزارین بره بیرون اینا خودتون هم نرین 😐😐😐باباش هم از اون غیرتیا
حالا من با هیچی کاری ندارم به منچه گناه مامانمه و داداشم و اینکه قراره جدی دعوای بدی بشه هم بمن چه
همین الان پاشدم در اتاق رو قفل کردم که اصلا سمت من نیاین برا دعوا اینا (پارسال سر همین خواستگاری مامانم قهر کرده بود رفته بود خونه باباش داداشم از خونه رفته بود وقتی هم که بودن خونه تا یک دو شب صدای دعوا اینا بپا بود من نهاییمو به لطف اینا خراب کردم)ولی جدی عجب وضعی شداااا اسکله هم داداشم هم اون دختره
یچیزی بگین تمرکزم برگرده با مامانم دعوام شد میگم من فیزیک رو پارسال بخاطر شما ۱۰/۲۵لب مرزی قبول شدم امسال هم دارین خراب میکنین منو نیاین اتاقم نشسته بلند فحش اینا مبده