سلام دوستان ، من احساس مى كنم شوهرم وقتى يه زن مى بينه ، خيلى نگاه مى كنه
حالا اينكه هيچى
سه چهار روز پيش يه مهمونى بوديم (خانوادگى)
تو جمع يه خانمى بود ، بعد ديدم گاهى يه نگاهى ميندازه
هيچى نگفتم
اخر كفشش گم شده بود مستقيم رفت از اون خانم پرسيد 😐 در صورتى كه كفشش دست من بود ، خب از من مى پرسيدى كفشات كجاست 😑
حالا داستان اينه كه اون مهمونى خيلى خوش گذشت نميخوام جورى بهش بگم كه مهمونى از دماغش در بياد
چطورى بگم به نظرتون ؟
چون خيلى دارم بابت اين موضوع اذيت ميشم
وااای دقیقا شوهر منم این اخلاقها داره اعصابم خرد شد این هفته با همکاران و شوهراشون رفتیم بیرون من عصبی شدم جلو همون جمع دعواش کردم اصلا نمیتونم خودمو کنترل کنم
من بودم که تیکه تیکه اش میکردم
تو داری میگی از دماغش نیارم؟؟؟؟
مستقیم بهش بگو
من خودم چون میگم اینجوری میگم👇
عشق دیشب خیلی خوش گذشت ولی یه چیزی خیلی ناراحتم کرد میدونم شاید منظوری هم نداشتی ولی خب من چون زنم احساساتم درگیر میشه خودخوری میکنم فکر و خیال میاد تو سرم اذیت میشم بخاطر همین گفتم بهت بگم تو جمع که هستیم فقط توجه و نگاهت مال من باشه نفس تو جون منی میمیرم بخوای به یکی دیگه نگاه کنی حتی اگه بی منظور باشه همونطور ک من تو جمع برات احترام و عزت قائل میشم میدونم توام همینجوری هستی فقط این یه کوچولو منو اذیت میکنه دورت بگردم
انکار مردها خوششون میاد همزمان توجه یه نفر دیگه رو هم جلب کنند مام جایی میریم شوهرم هی حرفی که میزنی به بقیه یا یه نفر خاص نگاه میکنه که تایید اونم بگیره اخلاق زشت دیگه ای هم که داره اینه که مثلا میخایم بریم ما خانما مثلا جایی دیگه هستیم به من زنگ نمیزنه زنگ میزنم به یه نفر دیگه ترجیحا مجرد آنقدر دعپاش کردم میگه تو ذهنت مریضه آنتن نمی‌دادی یا گاهی میگه گفتم تو بر نمی داری
بدرک بهونه اش این باشه من که دعوا میکنم حس یه زن هیچ وقت اشتباه نمیکنه مطمن باش پشت اون نگاه یه حسی هست من قشنگ درک میکنم بخدا آدم چشم پاک رو آدم می‌فهمه حتی برادر شوهر خودم گاهی بهم یه جوری نگاه میکنه حسم می‌فهمه خجالت میکشم
لیلی ب لالاش نذار اگه میبینی واقعا هیزه باهاش برخورد کن
اوه دقيقا پس اين درد مشترك اكثر خانم هاست .
خيلى اذيت كنندست وقتى هم كه ميگى بهشون اخرم بهت ميگن تو ذهنت مريضه 😐
قشنگ اين تيكه كلام همه شون هست
بخاطر همين دنبال راه حل بودم كه اخر خودم متهم نشم كه ذهنم مريضه 😑
