بهش میگم خونمون رو عوض کن میگه ندارم.میگم خب دوتا ماشین داری بفروشش .خونه هم بفروش بزرگترکن .اخه با دوتا بچه .خونه یه خواب سخته .همه وسایلم هنوز توجعبه اس .منم خسته شدم .فسقل خونه .برای لباسامون هم جا نداریم بخدا ..گفت ندارم هرغلطی میخای بکن ..منم قهر کردم ..نمیدونم چیکارکنم .خسته شدم اززندگیم .از انتخاب همسرم