من سال اولیه که پشت کنکورم
الآن خدا شاهده سه دفعه است که فامیل داره دعوت میکنه، داداش و بابام میرن مامانم میمونه ور دل من که من مثلا تنها نباشم. آخرش هم میاد میگه وای ببین فامیل بابات پشت سرمون حرف میزنن که آره دخترشون کنکور داره این همه میخونه مامانش هم میمونه پیشش اگه قبول نشه چی و فلان و بهمان و بیسار! مامانمم میاد به من میگه. بارها بهش گفتم مادر من به خاطر من نمون پاشو برو. میگه نه من میخوام تو تنها نباشی خب بگو اگه قرار بر اینه چرا میای میگی فامیل چی گفته؟ اگه برات حرفشون مهمه پاشو برو تا بگن حداقل مامانش اومده نه که هر سه بار رو به بهانهٔ مریضی، خستگی و... میشینی خونه تهش هم میگی من به خاطر تو میمونم. اگه هم به خاطر من میمونی دیگه انتقال حرفهای فامیل به من چیه؟ ببینید هزار بار بهش گفتما هزار بار... دیگه کلافهام کرده، کلافههههههههه