عجیب ترین دوستی که داشتین

دوستت مواد می‌زده 

یکی از دوستام موقع نامزدی رفته بود به شوهرم پیشنهاد داده بود و از من بدگویی کرده بود عجیب ترین ادمی بود ته تاحالا دیدم🤣

تو کلاس ما هم یکی بود دوران دبیرستان عاشق علی لهراسبی بود براش گریه میکرد🤣🤣

هر موجود نری ک از بغلش رد میشد فک میکرد عاشقشه و کراشه روش کاملاا جدی ب همه عالم وادم نخ میداد ابرو نزاشته بود برامون تومجردی ومتاهلیم فرقی نداشت کلااینجوری بود

من یه دوست داشتم وضعشون خوب بود ولی بازم تو باشگاه از زیرانداز من استفاده میکرد هرچی بهش میگفتم من عرق میکنم اونوقت چطور دلت میاد از مال من استفاده کنی می‌گفت نه عیب نداره

اصلا هرطور بهش میفهموندم که بدم میاد از وسایل من استفاده میکنی حالیش نمیشد

یکی تو دبیرستان بود دختر خوب و آرومی بود ولی من دوست نداشتم باهاش دوست صمیمی باشم بدون هماهنگی صبح میومد دنبالم با هم بریم مدرسه از یه جایی به بعد مامانم برای صبحونه می‌آورد داخل اونم میومد 😁

دبیرستان بودم یه همکلاسی داشتم عاشق رونالدو بود 

همیشه می‌گفت چون من خیلی بهش فکر میکنم کائنات مارو بهم می‌رسونن 🤣🤣

باهم رفتیم مسافرت شب اول شامپو نداشتم ازش اجازه گرفتم موهامم کوتاه بود یه خورده از شامپوشو زدم به سرم فردای اون شب رفتم شامپو گرفتم تا آخر مسافرت لباساشو با شامپوی من می‌شست و آخرین روزم بهم گفت یادم نرفته از شامپوم استفاده کردی😐

با اینکه تو راه اصلا دست نکرد تو جیبش و پول غذا و خوراکی هاشم من میدادم 

یه دوستی هم تو دوره کارشناسی ارشد داشتم مجرد بود و حلقه مینداخت وقتی دیگران ازش میپرسیدن چرا اینکارو میکنی میگفت خیلی ها دنبالم هستن می خوام پیگیر نشن خیلی خودشیفته بود

یه دوستی داشتم ، یه روز زود تر رسیده بودم من تو حیاط مدرسه منتظرش بودم ، دیدم داره میاد و من رو نگاه هم میکنه گفتم الان میاد میشینه پیشم دیدم عه رد شد رفت اون طرف صداش کردم دیدم انگاری نمیشنوه ، رفتم پیشش گفتم چرا میبینی رد میکنی ؟ اولش اینجوری بود که وااا من تو رو ندیدم کجا بودی ؟ بعد میگه من دلم میخواد دیگران بیان طرفم و توجه کنن  نه اینکه خودم برم😐