به صاحب فروشگاه گفت تگ شلوار رو باز کنه
بعد مرده گفت باید شلوار رو دربیارین بعد تگش باز شه چون تگ قسمت باسن خورده
اونم اصرار داشت نه عجله دارم باید زود برم کارمو راه بنداز
ظهر بود و فروشگاه خلوت
هیچی دیگه مرده از پشت دستشو یکم برد داخل از قسمت کمر و تگشو باز کرد
یک چیزی به زنه گفت زنه خندید و رفت
منو میگی برگام ریخته بود چه چیزایی آدم تو بازار میبینه😬
مرده حدودا ۵۰ سالش بود 😑