یه دوستی داشتم دوران دبیرستان
یه اخلاقای خود شاخ پندارانه داشت فکر میکرد بسیار زیبا و با اخلاقه و ملت همه باید خدمتگزار و نوچه ی اوشون باشن
دو رو و آب زیر کاه هم بود
کلا همیشه زیرپوستی اذیتم میکرد و منو متهم میکرد که تو حساس و بدبینی!
قضیه از وقتی برام غیر قابل تحمل شد که من با وجودیکه پدرمو سال کنکور از دست داده بودم رتبه م نسبتا خوب و قابل قبول شد
و این دوست گرامی علنا نزدیک بود منو تیکه پاره کنه از حسادت 😐💔🤷♀️
واقعا دگ این یه موردو توقع نداشتم ازش فک میکردم انقدر دگ انسان هست که ببینه من با شرایط سخت تلاش کردم و حقم بود نتیجه بگیرم
بنابراین این دوست گرامی رو از قلب و ذهن و زندگیم حذف نمودم و چون دست بردار نبود مؤدبانه بهش گفتم دگ دوست ندارم باهات صحبت کنم بگذریم که کلی توهین کرد بهم بعدش مثلا قهر کرد باهام
اما بعد از یه مدت هر از چند ماه مدام به من پیام میداد و منم جواب نمیدادم
امروز دیدم یه شماره ناشناس بهم زنگ زده
فک کردم از آموزشگاه محل کارمه
باهاش تماس گرفتم گفتم ببخشید شما با من تماس گرفته بودید؟ بدون سلام علیک برگشت گفت واسه من فارسی بلغور نکن😐 (ما ترکیم اصالتا)
منم شناختمش اما عمدا پرسیدم جنابعالی؟
گفت نشناختی؟ گفتم خیر به جا نمیارم
گفت فلانی ام
گفتم متاسفانه به جا نمیارم
و وسط حرفش قطع کردم
نمیدونم واقعا کار درستی کردم یا نه اما چاره ای نداشتم چون به قدر کافی تو زندگی مشکلات دارم که تحمل آدم سمی ندارم
از طرفی هم بنظرم کارم اخلاق مدارانه نبود
صدای شکستن قلبشو شنیدم 😞
نکنه خدا قهرش بگیره
هوووف🤕