جاریم خیلی سیاستیه ، با پنبه سر می بره و زرنگ و همیشه حق شو با خونسردی تمام میگیره، خیلی هم رو شوهرش حساسه ، تا شوهرش یک لحظه از کنار من رد بشه، جاری بدو میکنه میاد، اگه اتفاقی شوهرش سر سفره کنار من باشه، یا اتفاقی رو مبل تکی کناری من بشینه بدو بدو میاد ، اگه با بچه اش بازی کنی و بچه ش ذوق کنه، سریع میاد بچه شو میبره، به نظرتون چرا اینقدر رو شوهرش حساسه ؟ آخه اون خیلی زرنگه ، میگم شاید ی چیزی می‌دونه من نمی‌دونم
چند مورد از با سیاست بازیاش میگی؟
من خیلی دوس دارم بدونم
همون حساس باشه خوبه
زرنگ نیست تنگ نظر و بدبین و حسوده
حسرتشو نخور سیاست این نیست
نگو ک شوهرش داغونه
کجاش زرنگ بود؟
بچشو چرا میبره دیگه😐
حالا مگه تو میخاستی با شوهرش تنها باشی که به چشت اومده سریع اومدنش
هیچوقت از سیاست خوشم نیومده . همیشه صادقانه با بقیه رفتار کردم . یکی خودش خوب بوده دیده منم خوبی می کنم بهش اونم رفتار خوبش رو ادامه داده . محبت کرده صد برابرش رو براش جبران کردم . دقیقا همین رفتار رو با آدمای بد اطرافم دارم . بدی کنه بدون تعارف و بدون رودربایستی بدی میبینه
احتمالا حسودیتو میکنه.شکاک و حرف در بیاره زیاد با برادرشوهرت حرف نزن
یه سر و گردن از اون بالاتری
چون اگه غیر این بود اینقدر شتابزده عمل نمیکرد
چیکار کردی که آنقدر بی اعتمادی میکنه نسبت به شما
اوایل ازدواجمون جاری من این اداها رو داشت حالا برادرشوهر و جاری من خیلی بزرگتر از مننن اما من متوجه نشدم فکر کردم بدش میاد از من تا ی شب برادرشوهرم جلو من به زنش گفت یک لحظه فکر اینکه این دختر غیر از چشم خواهری به من جور دیگه بیاد و نکن زنش گفت اره میدونم گفت میدونستی ادا درنمیوردی بعدش دیگه تمام شد ولی واقعا من و برادرشوهرم اصلا حرفی نداریم باهم خیلی مسن تر از منه و کلا کم حرف
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
40 ثانیه پیش
50 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز