واکنشش چی بود؟ اصن تکون داد به خودش بگه من میشورم؟
روزی سگی داشت در چمن علف میخورد. سگ ديگری از کنار چمن گذشت. چون اين منظره را ديد تعجب کرد و ايستاد. آخر هرگز نديده بود که سگ علف بخورد! ايستاد و با تعجب گفت: اوی ! تو کی هستی؟ چرا علف میخوری؟! سگی که علف میخورد نگاهش کرد و باد در گلو انداخت و گفت: من؟ من سگ قاسم خان هستم! سگ رهگذر پوزخندی زد و گفت: سگ حسابی! تو که علف میخوری؛ ديگه چرا سگ قاسم خان؟ اگر لااقل پاره استخوانی جلوت انداخته بود باز يک چيزی؛ حالا که علف میخوری ديگه چرا سگ قاسم خان؟ سگ خودت باش... #زمستان بی بهار / ابراهیم یونسی
الان که دارم اینو برات مینویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمیدونم تا کی رایگان بمونه! من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفهای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تکتک مشکلات رو گفت و راهحل داد.
خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همهش رو درست کردیم!
عزیزم اقایون مغزشون تک بعدی هست .موقع کار فقط حواسشون به کارهای خودشونه و کاملا هم کارکردن را طبیعی میدونن ولی وقتی میاد خونه و خستگیش دررفت میتونی بهش بگی ، بی شک اون موقع بهترمیتونه درک کنه ....هرچند باید بهش اموزش بدی خودت بهش بگو اگه اینجور گفتم بی احساس نباش بگو عزیزم درکت میکنم بذار حس خوبی بگیرم....هم نقش معلمو هم همسر را داشته باش ،کسی نبوده بهشون یاد بده