تو زندگی من نبودی عزیزم نگو اینطوری من تو این سه سال از خود گذشتگی داشتم همه چی ریختم تو خودم که الان به این نقطه رسیدم تصمیم یه شبه نیست خیلی خیلی واسه خودم هم سخته من این زندگی خواستم درست کنم نشد نتونستم
تحت تأثیر هیچی نیستم نه زندگی کسی چون میدونم ظاهر با باطن یکی نیست
من مشاوره هم رفتم اونم بهم گفت جدا شو اما باز خودم دلشو نداشتم که کاش همون موقع جدا شده بودم
آره حتما که هر تصمیمی خواستم بگیرم مشاوره باز میرم مشورت میکنم
ولی میگم نمیخام ده سال دیگه هم این حس باهام باشه نمیخام وقتی بچه دار هم شدم این حس باهام باشه خیلی دلگیره این حس شاید بگی کتک نزده خیانت نکرده اما من سختمه ادامه دادن دارم خودمو گم میکنم دیگه ذوقی واسم نمونده