از بعد عروسیمون ینی تقریبا 40 روزه که ی بارم پیش نیومده بود بدرقهش نکنم اما الان که رفت سرکار خودمو زدم به خواب
آخه خیلی بهم بی توجهه خیلی دلم شکسته ازش
دیروز ساعت 9 صبح اومد خونه تا 5 بعدازظهر خواب بود با اصرار بیدارش کردم که غذا بخوریم و گفتم تنهام پاشو دیگه
ساعت ۶ رفت بیرون با رفیقاش تا ۱۲/۵ شب خونه نیومد
شوهرم شیفت هاش ۱۲ ساعتهس همش سرکارع وقتیم خونه س فقط خوابه و میره بیرون رفیق بازی
خیلی تنهام 💔