تا یکم بهتر میشم سر و کله اش پیدا میشه
از این مطمئنم که اصلا اصلا اصلا یه درصد هم دوستش ندارم تمام عشقی که داشتم
اما انگار وقتی برمیگرده نمیتونم قاطع برخورد کنم
اصلا یک درصد هم نمی‌خوام برگردم بهش
چیکار کنم ؟ چرا این جوری میکنم؟
سه ماه هیچ ارتباطی نبود حالم خیلی خوب بود اصلا انگار میاد تو زندگیم غم و استرس میاره برام
تازه دکتر قرص ضد افسردگیمو قطع کرده نمی‌خوام دوباره مریضم کنه چجوری مقاومت کنم
پس دوستش داری
اگه از یه نفر نفرت داشته باشی تف میندازی تو صورشن
بنظرم وابسته هستی
وابستگی هست...خطتت رو عوض کن...به زندگی جدیدت برس.
خط تو عوض کن.
شبکه های اجتماعی تو عوض کن
بهش بگو که مزاحمت نشه خب
چطوری میاد هر چند وقت ؟
عزیزم خطتتو عوض کن
اومد جلو خونه یه بار داد و بیداد کن میترسه میره. اجازه نده بیشتر ازین نابودت کنه
بسه هزچقدر تحمل کردی صبوری کردی و تو زندگی اصلاح نشد
دعاییت نکرده؟
حتما برو روانشناس ،و جلسات روان درمانیتو ول نکن ،من خودم تجربه دارم که بهت میگم
کاملا طبیعیه
بالاخره مدتی نزدیکترین آدم زندگیت بوده
زمان میبره ، کامل ارتباطو قطع کن تا بهت دسترسی نداشته باشه، با خواستگار های جدیدت آشنا شو
فقط مراقب باش گول نخوری، بعضی مردا منتظرن تا مثل گرگ از شرایط نامساعد روحی خانما سواستفاده کنن و فرار کنن
بچه دارین
درکت میکنم عزیزم❤️ نمیدونم علت چیه
منم واقعا تو شرایط شما هستم با این تفاوت که همسرم نیست
اصلا وقتی برمیگردی نمیدونم چرا نمیتونم قاطع برخورد کنم
البته من دوسش دارم
میدونم ارتباط سمی هست اما خیلی جاها قاطع هم برخورد کردم اما اصلا نمیتونم سفت ث سخت وایسم رو حرفم
ببخشید حرفم کمکمی نکرد برات اما نمیدونم چرا این حرفارو تو تاپیک شم گفتم 😔
