من مجرد بودم دوست پ داشتم و ی جورایی پخش شد و ابروریزی شد منم خیلی سنم کم بود
بعد ازدواج کردم و ازدواجمم خیلی خوب شد
شوهرم از تمام داماد های فامیلمون پولدارتره
با همم خوبیم اولویتش منم نه خانواده اش
خلاصه زندگیمون خوبه شکر خدا
بعد ی روز مادرم گفت خاله ات گفته ادم خوبه با فامیل وصلت کنی اما من چون همو اتفاقی ک افتاد و سرصدایی ک بلند شد نیومدم دختر تورو بگیرم!!!!!!!!!
حالا موقع این حرف من پنج سال بود شوهر داشتما
اصلا کسی مگه اسم پسره اونو اورد یا دنبالش بوده
شوهره من صدبرابر بهتر از پسر خالمه
ادامه تو کامنت