۴ ماهه که فوت کرده
دلم برای خونه مجردیش تنگ شده
چقدر با عشق همیشه تمیزش میکرد
همیشه توی راهروی ورودی بوی عطر گل میومد
کلی پرنده داشت دو تا آکواریوم دو تا سگ از این کوچولوها
همیشه عصرا میرفتیم اونجا سر میزدیم گاهی با مامان و بابام میرفتم
خدایا چقدر دلم برای اونجا تنگ شده برای لباساش برای حرص خوردن سر اینکه حیووناش گشنه نمونن
بعد از فوتش هیچوقت اجازه ندادن برم اونجا گفتن اگه چشمت به اونجا بیوفته سکته میکنی از غم
یه مقدار وسایل داشتم اونجا مامانم رفت آوردنشون تا یه هفته داشت گریه میکرد
بچه ها این چه غمی بود خدا به من داد؟😔🖤