شوهرم انقدر احمقه بهم تهمت میزنه با اسنپ رفتم سر کلاسم میگه با دوست پسرت رفتی انقدر گریه کردم یا گیر میده الکی تو میخاری همش جلو مردا خودتو گرم میگیری حتی به پدر خودشم شکاکه خیلی خستم واقعا راه حلش چیه چیکار کنم مامانم میگه به حرفاش گوش نده ولی تا کجا هر جا باید برم فقط با خودش به غیر خودش نمیزاره برم با مردا نباید حرف بزنی یعنی خرابی نمیدونم همش میگه تو معلوم نبوده قبلا چه ادمی بودی من یبار طلاق گرفتم همش توهم داره اون پسره دنبال من باشه یا اینک میگه بهش فکر میکنی حتما هر چی به زبون نفهم میگم بابا ده سال پیش بوده فکر چی باید بکنم نمیفهمه