سلام این تاپیکو میزنم تا هم تجربه بشه هم خدایی نکرده اگه بچه کسی مثل دختر من شد کمکی کرده باشم چون خودم هر مشکلی واسه بچم پیش میاد تو گوگل که سرچ میکنم تاپیکای نینی سایت میاد بالا و استفاده میکنم...دختر ده سالم چند وقت بود هوس شیرموز کرده بود
روز چهارشنبه دخترم مدرسه بود من رفتم مغازه شیر گرفتم دیدم موز هم داره چندتا برداشتم دوتا از موزهاش پوستشون ترک برداشته بود ولی بزرگ و پخته بود من گفتم اسنا شیرین هستن بدرد شیرموز میخورن و گرفتم که ای کاش نمیگرفتم اومدم خونه طبق عادت شیرو یه مقدارشو جوشوندم که ببینم ترش و فاسد نشده باشه توصیه میکنم هر شیری که میگیرین حتما مقداریشو بجوشونین اگه خراب و ترش باشه حالت بریده و پنیری میشه ولی اگه جوشید و همچنان مایع بود مشکلی نداره واسه منم قشنگ جوشید و ترش نبود گذاشتمش فریزر که تا وقتی دخترم میاد سرد و یخی بشه واسه شیرو موز عصر دخترم اومد و غذا شو خورد و خلاصه رفتیم تو کار شیرو موز درستش کردیم با همون موزهای ترک خورده نفری دو لیوانم خوردیم خیلی خوشمزه بود و یخی اخراش دخترم گفت مامان چرا دهنم ترش شد منم دقت کردم دیدم اره دهن منم ترش شده گفتم واسه موزشه زیاد موز زدم اینجوریه خلاصه گذشت و فرداش صبحونه خوردیم یکی دوساعت بعد بچه گفت حالم بده حالت تهوع دارم گفتم لابد گرسنه هستی بهش ناهار دادم دو قاشق خورد گفت نمیتونم یه ساعت بعد بچه بالا اورد بهش شربت دادم گفتم واسه هواست اخه خیلی گرم شده بود اونروز یه ساعت گذشت رفت دسشویی گفت اسهال بود دیگه گوشام زنگ خورد گفتم وای بچه ویروس گرفت شب شد رفته رفته حال بچه بدتر میشد دوباره بالا اورد چندبارم رقت دسشویی بردمش درمانگاه کودکان شهرمون یه امپول ضد تهوع زدن اومدیم خونه مرغ اب پز کردم با نون دادم بهش دیگه بالا نیاورد ولی اشتهاش کم بود اسهالم همچنان ادامه داشت اخر شب شد دیدم بچه تب داره دارو میدادم دوساعت بعد دوباره تب میرفت بالا تا ۳۹ درجه میرسید ادن شب تا صبح بیدار بودم صبح شد روز جمعه همه جا تعطیل بود بالا و پایین بچه میریخت نمیدونستم چکار کنم گریه میکردم هیچی نمیخورد حتی مایعات واسش سیب رنده میزدن ابشو میگرفتم میدادم یه کم میخورد شب شد تبش تا ۴۰ درجه رفت بازم تاا صبح نخوابیدم هیچی تبشو پایین نمیاورد توصیه میکنم وقتی بچه اسهاله شیاف نزنین بدترش میکنه پروفن زیاد ندین معدشو زخم میکنه فقط استامینوفن بدین صبح شنبه ساعت هفت صبح با شوهرم بردیمش دوباره درمانگاه کودکان واسه دکتر شرح حال دادم گفت فورا بره ازمایش اورژانسی رقتیم یه ساعته اماده شد گفتن عفونت تو خونشه ویروس نداره این بچه چی خورده گفتم اخرین بارشیرموز گفتن باید بستری بشه بچه هم فوق العاده ترسو فقط گریه میکرد میگفت نمیخوان بستری شم بچم اصلا حال نداشت اشتهاشم صفر منم خون گریه میکردم به شوهرم گفتم بریم دکتر شخصی فوق تخصص گوارش کودک وقت گرفتم وایی ویزیت چقدر گرون شده ۵۰۰ تومن بود خلاصه دکتر تا دید گفت چا بستری نشده این بچه گفت حالا این داروهارو بده تا فردا اگه تبش قطع نشد ببر بستری نامه هم داد گفت چی خورده گفتم شیرموز ولی شیر فاسد نبود من جوشوندمش گفت از موز بوده رفتیم داروهاشو گرفتیم یه تومن شد یه قرصی داده بود جدید بود برام اومدیم خونه اونو بهش دادم بعد خوابید منم تا صبح گریه و نذر و نیاز به همه متوسل میشدم خدا رو صدا میزدم پیغمبرو قسم میدادم به دخترش گفتم به عشق خودت اسم دخترتو گذاشتم روش دستتو بکش رو سر دخترم خدا اون روزا رو برام تکرار نکنه خیییلی بد بود واقعا درمانده شده بودم صبح شد بچه بیدار شدساعت شیش گفت هوس نون پنیر گردو کردم باباش بنده خدا به سرعت رفت مغازه تهیه کرد اورد دیدم بچم خورد یه ذره همونم نور امیدی بود برام دو روز چیزی نخورده بود
