پنج سالشه متاسفانه یکسال و نیم پیش تشنج بدون تب گرفت و مرتب هرروز دارو مصرف میکرد تا الان ک داریم داروهاشو کم میکنیم ولی احتمالا کامل قطع نشه چون یه سری فاکتورهای خونش هنوز تنظیم نشده. بخاطر همین مساله من پیش یک نفرستادمش و تو خونه هم هواشو داشتم و ی کم به اصطلاح لوس شده و همچنین این داروهای تشنج یکم روی خلق و خوش اثر گذاشته بهانه گیر و غرغرو شده این یکسال و نیم و خیلی وابسته بمن. مجبورم برم سرکار و صبح ها ی موقع هایی با گریه میذارمش خونه مادرم چون نمی مونه و میچسبه ب من. جای خوابش رو ب هیچ عنوان حاضر نیست عوض کنع دایم چسبیده ب من و پدرش.
حتی دسشویی هم حاشر نیست خودش رو بشوره و من باید شستتشو انجام بدم براش افتابه کوچیک خریدم و تشویقش کردم با جایزه خودش رو بشوره اما اگر بدونه من نمیرم بشورمش انقدر دستشوییش رو نگه میداره تا چند روز پیش حتی ب دسشویی نرسید ک ریخت.
به شدت به هم ریخته ام این روزا دوست دارو سال دیگه بذارمش پیش دو از طرفی با این همه وابستگیش چشمم اب نمیخوره و از طرفی دلم براش میسوزه چون هنوز کامل بیماریش خوب نشده و دارو مصرف میکنه صبح و شب
چیکار کنم هیچ کس نمیدونه دخترم این مشکل رو داره ازتون خواهرانه راهنمایی میخوام
اگر میشه برلی شفاش دعا کنید